دانلود رمان ناجی pdf از کریستین اشلی برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
انیادرهاتثه ای پدرومادرش راازسنین کودکی ازدست میدهد.حالاتنهاخودراداردومیبایست برای گذران زندگی روی پای خود بایستد.اگرچه کاراسانی نیست اماتمام تلاش خودرامیکندتازندگی شرافت مندانه ای داشته باشداوبه همراه دو دوست دیگرش که یکی ازانهادرجستوجوی مردی پولداربرای ازدواج است ودیگری دختری منطقی و قوی ست زندگی می کندشبی بنا به درخواست دوستش ساندرین به مهمانی درخانه مجلل پسری که چشم دوستش راگرفته می روند..امااوباان لباسهای ارزانش به انجا تعلق نداردسعی میکند خودرادرگوشه ای پنهان کند..تااینکه مرد ازدروارد میشودابهت وجذبه اوبه سرعت انیارا مجذوب خود می کند اما همچنین مردبه خاطر برگزار شدن مهمانی در خانه اش بشدت عصبانی است..بعد از انکه مرد اتاق را ترک می کند ..انیا تصمیم میگیردکه دیگرماندنش درانجا فایده ای نداردوباید هرچه سریع ترانجارا ترک کنداماوقتی بدنبال پیدا کردن پالتو…
در گوشه ای ایستاده بودم . نمیخواستم اینجا باشم . مدتی بود که نمی خواستم آنجا باشم و در نظر داشتم آنجا را ترک کنم که از در وارد شد وقتی او را دیدم …در حقیقت همه فکر ها از ذهنم بیرون رفتند . و چند بار پلک زدم . سپس خیره شدم . قد بلندی داشت . نمی دانم چطور توصیف کنم که تا چه اندازه قدش بلند است اما به تنها کلمه ای که میتوانستم فکر کنم ” خیلی ” بود . خیلی قد بلند اورکت مشکی و برازنده ای به تن داشت . همچنین می توانستم ببینم کفش های گرانقیمت و شلوار برازنده ای هم به پا داشت. آنها را هم می توانستم با کلمه “خیلی چشمگیر” توصیف کنم… و به وضوح گران قیمت بودند… غیر از آن… همانطور که نیم رخش به طرف من بود…
نمیتوانستم چیز دیگری ببینم و واقعا سعی نکردم..همگی اینها مرا به خود جذب کرده بودند اما تمرکزم بیشتر روی صورتش بود . حالت چهره اش …اگرچه بیشتر نیم رخش به طرف من بود …بسیار قابل توجه و گیرا بود . انقدر مردانه که هرگز چیزی مانند آن ندیده ب.ودم . تقریباً غیر واقعی به نظر میرسید اما موهایش مرا متعجب کرد.
او اورکت گران قیمتی به تن داشت ..کفش های بسیار گران قیمت ..و هم اکنون اینجا بود ..در این مهمانی …در این آپارتمان باشکوه …که می دانستم برخلاف من او به این جا تعلق دارد… اما موهای خیلی تیره و پرپشتش به کوتاه شدن نیاز داشتند واقعا موهایش پریشان نبود . اما به نظر می رسید کارهای بهتری به جای رفتن به سالن و کوتاه کردن موهایش داشته.