دانلود رمان عشق خاکستری pdf از رویا برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
دو فرد دو سرنوشت دو خط موازی دانیار لاقید که دنیا پشیزی براش ارزش نداره و زندگیش تو دوچیز خلاصه شده زن…مسابقه تا حد مرگ ماریایی که از جبر زمانه در قالب یک ….پسر خودش راظاهر میکنه در انزار دو چیز براش تو زندگیش مهمه رقص….دزدی حالا دست تقدیر این دو فرد رو با یک قرار داد ازدواج الکی کنار هم میزاره باید دید دانیار با فایتر بودنش میتونه قلب سنگی ماریا رو آب کن یا…. ماریا میتونه با رقصش فرازو فرود کمرش دانیار لاقید رو پا بند و بنده و عبید خودش کنه …. مبارزه مشت های یک فایتر ….و قوس و لرزش کمر یک رقاص … پیروز که خواهد بود؟!
صدای تشویق تماشاگران هیجان زده برای دیدن گاوچران محبوب و مرموز سالن رو احاطه کرده بود رقص نور و مردمی که برای شرط بندی روی گاوچران عجله دارن! هیاهوی عجیبی بود، هیجان از تک تک چهره های سرخ از فریاد های پی در پی، به سالن ساطع میشد! توی مبارزات زیرزمینی کمتر دفعاتی ناک اوت های محصور کننده دیده میشد و حالا، یکی از همون مبارزان افسانه ای، که مثل نسیم میومد و طوفان به پا می کرد و در سکوت میرفت، بعد مدت طولانی برگشته بود.
مبارز ترسناکی که هیچکس از هویت و چهره اش باخبر نیست! گاوچرانی با ماسک سیاه که علامت ضرب در طلاکوب شده ای مانع از لو رفتن هویتش میشد! مربی تند تند زیر گوش مرد جوان که با خونسردی آرنجش رو روی پاش گذاشته و به در قفس خیره بود، حرف میزد، پسر جوان اما فکرش خالی بود و قلبش سرشار از خوشحالی، این تنها کاری بود که هیجان زده اش میکرد و ذهن درهمش رو آروم.
مرد شونه هاش رو ماساژ میداد، عرق کرده بود و به شدت مضطرب بود، و فقط خودشون میدونستن مربی نگون بخت مثل همیشه التماس میکنه این بازی رو رها کنه و به عمارت برگردن و ارباب جوان و جسورش بی اعتنا مجبورش میکنه به دستوراتش عمل کنه! در قفس که باز شد، موجی از تشویق و داد و فریاد های هیجان زده تمام سالن رو به لرزه انداخت. مرد جوان بلند شد و چشمهای نترس و جذابش خندیدن.