رمانسرا
دانلود رمان جدید رمان عاشقانه
رمانسرا
دانلود رمان در پناه سایه pdf از زینب عامل

دانلود رمان در پناه سایه pdf از زینب عامل

با لینک مستقیم برای اندروید و کامپیوتر

ژانر رمان: عاشقانه، هیجانی

خلاصه رمان در پناه سایه

وقتی فیلمی از سایه، دندان‌پزشک جوانی که در خیابان به سگی کمک می‌کند، در فضای مجازی پخش می‌شود، مسیر زندگی‌اش تغییر می‌کند. او به پناهگاهی خصوصی برای حیوانات راه می‌یابد، و علاقه‌ی فراوانش به این کار، رابطه‌اش با نامزدش را تحت‌تأثیر قرار داده و باعث آشنایی‌اش با دامپزشکی جوان می‌شود و …

قسمتی از رمان در پناه سایه

ماشین را با کمی فاصله از مطب در اولین جای خالی‌ای که به چشمم خورد زیر سایه‌ی درختی تنومند پارک کردم. سگی که در آغوش اقبال بود را به هر سختی بود من در آغوش گرفته و جلوتر از او به سمت مطب رفتم. در ساختمان باز بود و کارم را راحت کرد. برای وارد شدن به داخل مطب فقط باید از چهار پله‌ای که مقابلم بود بالا می‌رفتم و با چرخیدن به سمت راست وارد مطب می‌شدم.‌ با وجود سگی که در آغوشم بود بالا رفتن از پله‌ها سخت بود، اما در حالی که حتی نمی‌توانستم جلوی پایم را ببینم و فقط با تکیه بر احتمال و حدس و گمان از محلی که پایم را رویش می‌گذاشتم، پله‌ها را بالا رفتم. تا من لاکپشت وار به مطب برسم اقبال خودش را به من رساند. نبود دکتر کوشا به محض وارد شدنمان به مطب حس شد. برخلاف همیشه که سکوت فضای مطب با صدای حیوانات شکسته می‌شد این بار صدای بلند خنده‌ها نیز قاطی صدای حیوانات و به ویژه گربه‌ای شده بود که بنظر عصبی می‌آمد. ظاهرا سارا دروغ نگفته بود و داخل مطب چند نفر همراه

پت‌هایشان در انتظار نشسته بودند. خسته از نگه داشتن سگ در آغوشم دنبال جایی بودم تا آن را زمین بگذارم که اقبال به دادم شتافت و سگ را از آغوشم گرفت و جلوی میز منشی که پشتش خالی بود، روی زمین گذاشت. سارا پشت میزش نبود. با چرخاندن سرم به دنبالش گشتم سر و صدای افرادی که در اتاق انتظار بودند و با دیدن من پچ پچ‌هایشان اوج گرفته بود تمرکزم را بدتر بهم ریخت. غیبت دکتر کوشا همه چیز را خراب کرده بود، حتی نظم همیشگی مطبش را. در اتاق معاینه نیمه باز شد، اما به جای این که کسی بیرون بیاید صدای آشنای همان دکتر جدیدی که چند ساعت قبل پشت تلفن با او صحبت کرده بودم به گوش رسید که با خنده گفت: چه دختر لوس بداخلاقی، اینطوری شوهر گیرت نمیادا… جمله‌اش تمام نشده شلیک خنده‌ی چند نفر به هوا رفت و اخم‌های من بیشتر از قبل در هم شد. حتی افرادی که در نوبت نشسته بودند نیز پچ پچ کرده و زیر خنده زدند. اقبال در حالی که همچنان نفس نفس می‌زد مقابلم ایستاد. -خانم

دکتر این سگه انگار تموم کرده تکونم نمی‌خوره دیگه. با شدت سرم را به سمتی که نگاه اقبال به آن بود چرخانده و با دیدن وضعیت سگ به طور کل کنترلم را از دست دادم بی توجه به تمام کسانی که در اتاق انتظار، در نوبت معاینه‌ی پت‌هایشان ایستاده بودند به طرف اتاق معاینه رفتم. اقبال صدایم زد، اما توجهی نکردم در نیمه باز اتاق را کامل باز کردم، سارا که پشت در بود با ورود ناگهانی‌ام شوکه عقب کشید، اما مهلت ندادم چیزی بگوید و بی توجه به همه چیز مشتم را محکم روی در فرود آوردم. -اگه خنده و مسخره بازیتون تموم شد یکی به داد این سگای بیچاره برسه. ضربه‌ی ناگهانی‌ام نگاه همه را به سمت من چرخاند و با پرت شدن حواس مرد جوان و سفید پوشی که حدس زدم همان دکتر جدید باشد گربه‌ای که بین دستانش و داخل حوله‌ای قرمز رنگ پنهان شده بود، از زیر دستانش جست و به سرعت از روی میز استیل پایه بلند معاینه پایین پرید.سارا جیغ زد: وای دکتر فرار کرد… نگاهم بی اختیار روی گربه خیره ماند که روی کابینت‌های داخل اتاق …

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
وقتی فیلمی از سایه، دندان‌پزشک جوانی که در خیابان به سگی کمک می‌کند، در فضای مجازی پخش می‌شود، مسیر زندگی‌اش تغییر می‌کند. او به پناهگاهی خصوصی برای حیوانات راه می‌یابد، و علاقه‌ی فراوانش به این کار، رابطه‌اش با نامزدش را تحت‌تأثیر قرار داده و باعث آشنایی‌اش با دامپزشکی جوان می‌شود و …
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    در پناه سایه
  • ژانر
    عاشقانه، هیجانی
  • نویسنده
    زینب عامل
  • ملیت
    ایرانی
  • ویراستار
    رمانسرا
  • صفحات
    1825
خرید کتاب
45,000 تومان
دانلود بلافاصله بعد از پرداخت
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • admin
  • 15 بازدید
  • 45,000 تومان
  • برچسب ها:
موضوعات
ورود کاربران

کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانسرا " میباشد.