رمان سرا
دانلود رمان جدید رمان عاشقانه
رمان سرا
دانلود رمان مستی pdf از فاطمه کاکاوند

 

دانلود رمان مستی pdf از فاطمه کاکاوند

با لینک مستقیم برای اندروید و کامپیوتر 

ژانر رمان: عاشقانه، اجباری

خلاصه رمان مستی

دیاکو، مردی درگیر با سایه‌های گذشته و دارایی‌های دست‌رفته‌اش، دختری را می‌رباید. و بی‌آنکه زمان را حس کند، سال‌ها او را در پناه نگاه سنگین و خاموش خود زندانی می‌سازد.

رمان های پیشنهادی:

دانلود رمان سوگند

دانلود رمان آرا

قسمتی از رمان

-مستانه کجاس؟؟؟ ////اتاق بغلیه سرمو روی بالشت گذاشتم و نفس عمیقی کشیدم //// گفتم بذار بره این دختره گوش ندادی خوب شد الان زمین گیرت کرد باید پدرش بیاد ببینه دخترش زیرم گشاد شده //////دیا کو داداش چرت نگو اون آشغال دخترش براش مهم نیس اون فقط زمین ملکاش براش مهمن و بس مهم نیس که دخترشو دوست داره یا نه من آبروشو هدف گرفتم //////و آبروی مستی بیچاره وقتی همه بفهمن زیر خواب بوده همکاراش دیگه تفم توی صورتش نمیندازن هر کی برسه به زنشو دخترش میگه با این جنده حرف نزنید توی خونه خانواده دوست و فامیل و همکار حتی غریبه جایگاهی نداره جزی آشغال هر*ز*ه و فقط گناهش اینه که اشتباهی جای یه پدر عوضی تقاص داده اعصابمو با این جملاتش بهم ریخت میخوای عذاب وجدان بگیرم ////اره بگیر من دارم نشمینو میگیرم.

چون زیر دست و پای من زن شد خودش خواست زن بشه ولی قضیه مستی با نشمین تومنی دوهزار فرقشه برادر من من لکه ننگو از روی نشمین برمیدارم ولی تو داری این لکه ی سیاهو پخشش میکنی تا جایی که مستی از زندگیش بریده بشه واسم مهم نیس سرم درد میکنه حرف نزن یکم آروم بگیره /////فرار کن از این بحث فرار کن ولی میدونم چرا فرار میکنی چون که خودتم میدونی حق با منه خودتم میدونی مستی حقش نیس اینجا باشه و عذاب بکشه -منم حقم نبود توی پنج سالگی بی پدر بزرگ شم منم حقم نبود واسه گرفتن لوح تقدیرام تنها باشم منم حقم نبود با پدرای دوستام برم استخرو زمین فوتبال منم حقم نبود گریه های مامانمو ببینم چون هزار جور انگ بهش میزدن منم حقم نبود کارگری کردنای مادرمو ببینم منم حقم نبود چند سال از دانشگاه جا بمونم حقم نبود خلافکار شم.

وقتی تلیارد تلیارد پول پدرم داره واسه مستی خانم خرج میشه واسه مادرش که بره خارج از کشورو بیاد وقتیم میاد کسی نشناسش اونقد که هزینه میکنه واسه صورتش بعد مادر من باید هزار جا کار میکرد که منو سیر کنه کی حق دارہ کی حق نداره خودت بشین فک کن اینایی که گفتم یک هزارم چیزایی بود که توی دلم مونده بود اگه بخوام از حقم حرف بزنم تو هم میفهمی که فتاح و هفت نسل بعد و قبلش نبایدی آب خوش از گلوشون پایین بره بهم فشار اومده بودو نفسم بند اومده بود مهرانم متوجه شد /////باشه بابا غلط کردم یکم بعد اروم شدم مهران گفت ////عمو گفت تحرک نداشته باش و پانسمانشم هرروز عوض بشه سرمو بالا و پایین کردم یعنی باشه ////برم به مستانه سر بزنم بیارش اینجا توی اتاق من بمونه مهران برگشت سمتم و زل زد بهم ////خیره داداش.

آره خیره فعلا که بقول تو زمین گیر شدم ولی باید تا وقتی پاشم کنیزیمو بکنه //// متاسفم برات از اتاق رفت بیرون درم بست
دختره ی چموش چطوری چاقورو نکرد تو قلبم یا جیگرو کلیم اگه میزد شاهرگمو میبرید چی واقعا کله شقه باید درسی
بهش بدم این آدم بشو نیس با تکونای بدنم بیدار شدم و مهرانو بالای سرم دیدم /////چطوری خانم لات گمشو نمیخوام ببینمت
/////فعلا که بخیر گذشت ولی اگه بلایی سر دیاکو میومد بجون دیاکو میزدم میکشتمت اون مرد دنیای منه از همه کسم بیشتر دوسش دارم + نمرده بای لحنی گفتم که یعنی این آشغال هنوز زندس مهران چشماشو بست و زیر لب گفت : شت /////دیا کو گفت ببرمت اتاق خودش دیا کو غلط کرده ، درس عبرت نمیگیره من وقتی پیششم میخوام نابودش کنم ///////بلند شو شر نگو متاسفم برای خودم که فک کردم جنست با اونا فرق داره .

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
دیاکو، مردی درگیر با سایه‌های گذشته و دارایی‌های دست‌رفته‌اش، دختری را می‌رباید. و بی‌آنکه زمان را حس کند، سال‌ها او را در پناه نگاه سنگین و خاموش خود زندانی می‌سازد.
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    مستی
  • ژانر
    عاشقانه، اجباری
  • نویسنده
    فاطمه کاکاوند
  • ملیت
    ایرانی
  • ویراستار
    رمانسرا
  • صفحات
    205
خرید کتاب
60,000 تومان
دانلود بلافاصله بعد از پرداخت
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • admin
  • 80 بازدید
  • 60,000 تومان
  • برچسب ها:
موضوعات
ورود کاربران

کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان سرا " میباشد.