دانلود رمان خانه کج pdf از آگاتا کریستی برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
کارآگاه خصوصی، «چارلز هاوارد» به دعوت معشوقه سابقش «سوفیا»، برای حل معمای مرگ یکی از ثروتمندترین سرمایه داران شهر، به خانهای مرموز وارد میشود. عجیب اینکه هیچ کدام از اعضای خانواده از مرگ او ناراضی به نظر نمیرسند. پدربزرگ «سوفیا» به قتل رسیده است. تحقیقات پلیس نشان میدهد که پیرمرد با قطره چشم «ایزراین» که بجای انسولین به او تزریق شده، جان باخته است. افراد فامیل وصیتنامهی پیرمرد را که سالها پیش امضا کرده بودند، باز میکنند، اما میبینند که هیچ امضایی در وصیتنامه وجود ندارد.
روز بعد با تاورنر به خانه سه شیروانی رفتیم. موقعیت یا وضعیتم کمی غیر عادی بود. دست کم باید گفت که حضور من در آن خانه کاملاً غیر رسمی بود. اما خود پیرمرد هم هرگز قویاً رسمی نبود. به خودم اعتماد داشتم. اوایل جنگ با یکی از شعبات ویژه اسکاتلندیارد کار کرده بودم اما البته این کاملاً فرق می کرد. به هر حال در بازرسی ها و فعالیت های گذشته یاد گرفته بودم چگونه مانند یک مأمور اداری و رسمی
رفتار کنم. پدرم گفته بود: اگر بخواهیم این قضیه را روشن کنیم احتیاج به اطلاعات از درون خانه داریم باید همه چیز را درباره افراد خانه بدانیم باید آن ها را از درون خانه بشناسیم نه بیرون از محیط خانه و خانواده و تو کسی هستی که می توانی اطلاعات را برای من جمع آوری کنی. از این کار خوشم نمی آمد. ته سیگارم را در بخاری انداختم و گفتم: پس من یک جاسوس پلیس هستم، که این طور؟ باید اطلاعات را از
سوفیا بدست بیاورم. سوفیایی که دوستش دارم و او هم مرا دوست دارد و به من اعتماد دارد یا من تصور میکنم اعتماد دارد. مرد کهنه کار به شدت ناراحت شد و گفت: به خاطر خدا این قدر موضوع را سرسری نگیر با این کار دست کم میفهمی این عشق تو، پدربزرگش را نکشته است، مگر نه؟ _البته که نکشته است، خیلی بی معنی است. -خیلی خوب ما هم این فکر را نمی کنیم او سال ها از این جا دور بوده است…