دانلود رمان ناطور دشت pdf از جروم دیوید سالینجر برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
داستان از آنجایی شروع میشود که هولدن کالفیلد پسر ۱۷ ساله در یک بیمارستان بستری است و قصد دارد عوامل رسیدنش به وضعیت فعلی خود را شرح دهد و پایه داستان از اینجا شکل میگیرد که هولدن به خاطر وضعیت بد تحصیلی از مدرسه اخراج شده و به خاطر این که آب ها از آسیاب بیوفته و با عکس العمل بد پدر و مادرش رو به رو نشه، تصمیم میگیره که دو روزی را به سفر و تفریح بگذرونه … ناتور(ناطور) به معنی نگهدارنده باغ هست.
از طرف دیگه گاهی رفتارم کوچک تر از سن و سالمه. اون موقع شونزده سالم بود، الان هیفده سالهم و گاهی عین سیزده سالهها رفتار میکنم. این خیلی خنده داره، آخه قدم شیش فوت و دو و نیم اینچه، موی سرمم سفید شده. جدی میگم. یه طرف سرم-طرف راست-پرموی سفیده. از بچگی همین جور بوده. با این حال گاهی طوری رفتار میکنم که انگار دوازده سالهم.
همه همین رو میگن، مخصوصا پدرم. یه قدری هم راس میگن، ولی نه صد درصد. من که عین خیالم نیست، هرچند بعضی وقتا عقم میگیره بس که بهم میگن مطابق سنت رفتار کن. بعضی وقتام رفتارم بزرگتر از سنمه -راس راسی- ولی هیچ وقت کسی متوجه نمیشه. مردم هیچوقت متوجه هیچچی نیستن… به هر حال، تو راه برگشت به هتل، به این چیزا فکر میکردم. ترسو بودن هیچ لطفی نداره. شایدم من یه ترسوی تمام عیار نباشم. نمیدونم. گمونم نصفم ترسوئه، نصف دیگهمم براش مهم نیست که دستکشاش گم بشه.
یکی از دردسرامم همینه. وقتی چیزی رو گم میکنم زیاد پاپیاش نمیشم. بچه که بودم این خصوصیتم حرص مادرم رو در میآورد. انگار چیزی وجود نداشته که من گم کنم و نگرانش بشم. شاید واسه همینه که ترسوی تمام عیار نیستم. ولی بازم دلیل خوبی نیست. جدا نیست. آدم اصلا نباید ترسو باشه. اگه باید زد چونهی یکی رو خورد کرد، اگه دلیلی واسه این کار هست، باید این کارو کرد. ولی من اصلا نمیتونم. حاضرم طرف رو از پنجره بندازم بیرون یا کلش رو با تبر شقهشقه کنم ولی تو چونهش مشت نزنم.