دانلود رمان اپیلاسیون pdf برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
توی آینه به خودم نگاه می کنم. کلاه گیس بلوند رو روی موهام با گیره وصل و شروع به گریم خودم می کنم. همزمان لبخند خبیثی روی لبام میشینه، امروز یه مشتری ۱۸ساله داشتم با تصور دختری که تا حالا ندیدمش، لبخند از ته دلی زدم… دخترا گل کاشته بودن برام. رژ غلیظ زرشکی رو که روی لبای گوشتی مردونهم کشیدم و چشمکی توی آینه به خودم زدم قری برای خودم اومدم.
توی آینه به خودم نگاه می کنم. کلاه گیس بلوند رو روی موهام با گیره وصل و شروع به گریم خودم می کنم. همزمان لبخند خبیثی روی لبام می شینه، امروز یه مشتری ۱۸ساله داشتم. با تصور بدن بی نقص دختری که تا حالا ندیدمش، لبخند از ته دلی زدم… دخترا گل کاشته بودن برام. رژ غلیظ زرشکی رو که روی لبای گوشتی مردونه م کشیدم و چشمکی توی آینه به خودم زدم قری برای خودم اومدم.
سوار ماشین که شدم گوشیم رو برداشتم. به آدرس نگاه کردم شهرک غرب… اوه سوتی بلند بالا کشیدم، بعد از بستن کمر بند به طرف مقصدم رفتم. وقتی رسیدم وسایلی که برای اپیلاسیون کردن لازم داشتم برداشتم. زنگ خونه رو زدم صدای ظریف و دخترونه ای گفت: کیه؟…صدام رو نازک کردم در حالی که لبام رو غنچه ای می کردم گفتم: حوریه م فدات شم…
– حوریه؟
_ واسه اپیلاسیون اومدم دختر جون.
_آها بفرمایید داخل.
در رو که زد لبخند از ته دلی زدم. با شیطنت ابرویی بالا انداختم. درو باز کرد و با خوش رویی گفت: سلام خوش اومدی