دانلود رمان آلبا pdf از مگنا دلوین برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
دختری که به دنیا آمدنش را پری ها پیش بینی کردن و الان بزرگ شده و باید با هویت اصلیش روبه رو بشه، اونم هویتی که ۱۶ سال ازش پنهان کردن تا آسیب نبینه و در این بین خانواده جدیدی پیدا میکند و …….
آرام و با احتیاط از پله های خانه پدربزرگ بالا می رفت. نباید کسی را بیدار میکرد اما آن پله های قدیمی و بدرد نخور با صدای ترق ترق که ایجاد می کردند کار را برایش سخت می کردند. از دیروز عصر بعد از آن اتفاق تمام بدنش درد می کرد، اما پس از ۱۶سال تنبیه های بی دلیل و مداوم دیگر عادت کرده بود و درد یار همیشگی اش شده بود .
با آنکه رفتن به جنگل بسیار خطرناک بود اما هیچ چیزی حتی تهدید های پدربزرگ هم نمی توانست جلویش را بگیرد که به پناهگاهش نرود .آرامشی که پناهگاه داشت هیچ کجا نمی توانست پیدا کند، آرامشی که گویا فقط به او بخشیده می شد، آن هم بی هیچ چشم داشتی. پله آخر را نیز پشت سر گذاشت و نفس راحت کشید، همیشه پله ها سخت ترین قسمتش بودند .نور مهتاب از پنجره کوچک داخل راهرو با لطافت به پوستش می تابید و آن را از همیشه روشن تر نشان می داد. از رنگ پوستش متنفر بود .نگاهش به مچ دستان لاغر و ظریفش افتاد و نفرت را در دلش شعله ور تر کرد. چه میشد اگر کمی شبیه مدیا بود؟