دانلود رمان مایی دیگر pdf از صبا ترک برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
داستان مایی دیگر، جلد دوم از رفتن سویل برای دور ماندن از اتفاقات آتی بعد از پیدا شدن مازیار و بعد برگشت و اتفاقات گذشته که باعث دزدیده شدن سویل بود و مشکلات بین عماد و سویل و مشکلات روحی سویل هست…
قطرات آب روی پوستم میغلتد و باز هم در آب فرو میروم. آب داخل وان دیگر پر از کف و توپ های رنگی یا برگهای گل یا حتی حبابهای رنگی نیست. روزها و ماههاست که دیگر کسی برای سویل نازپرودهی عماد، یک حمام دوست داشتنی درست نکرده است. با نبودن او، گویی دنیا دیگر رنگ ندارد. موسیقی صدایش هم کمتر به گوشم می رسد، مگر آنها که برایم به یادگار از لحظات عشق او مانده است. مرد صبور و دوست داشتنی ام این روزها، سنگ شده، سخت شده است.
_سویل… دایی… سالوادور منتظرت مونده .
سالوادور… دوست این روزهای تلخ.
_دایی، بپرس اگر نامیک و رحمان تو جمع هستن نمیام .
نامیک، پسر ترک تباری که این روزها نگاهش زیادی برایم حرف دارد و رحمان، دوستی که مدتی است به دوست بودن یا عاشق بودنش شک دارم. همان که چند بار عماد، جسته گریخته درباره اش می پرسد و من حتی نمی خواهم لحظه ای باعث ناراحتی مرد من شود.
_میگه رحمان حتما میاد ولی نامیک رو نمی دونه.
امروز، افتتاح گالری یکی از دوستانمان است اما دایی نمی آید .
_نه، نمیام. می خوام به عماد زنگ بزنم… ..
چشم می بندم و مانند همیشه تصور میکنم او اینجا است، کنار من. انگشت میکشم روی تن عریانم، به یاد لمس های عاشقانه ی او هر بار که من را حمام میکرد؛ اما نمی شود. انگشتان سرمازده ی من کجا و لمسهای گرم او کجا؟!