دانلود رمان مستی برای شراب گران قیمت pdf از ساحل بهنامی (راز-شاهتوت) برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
درباره ی یه خانوم وکیله که به خاطر منافعش تصمیم میگیره شوهر کنه… ولی بعدا می فهمه که این اقای شوهر هم به خاطر منافع خودش تن به این ازدواج داده و حالا حاضر به جدایی نیست… هیچ کدوم از ادمای این قصه عاشق نیستن… یا نه عاشقن… بی اندازه عاشقن… عاشق خودشون… حالا به نظرتون داستان این دو تا ادم مغرور و خودخواه زیر یه سقف به کجا می رسه…؟من که فکر کنم میشه یه صحنه جنگ…
با عصبانیتی که سعی می کردم کنترلش کنم گفتم: آقای سلطانی من فقط دو ماه می خوام.
آقای سلطانی بدون اینکه سربلند کنه خودش و با کاغذای روی میزش سرگرم کرد…
اینبار بلندتر گفتم:آقای سلطانی؟
سربلند کرد و با جدیت گفت: خانم محترم…. من به شما ده روز مهلت دادم.
-اخه آقای سلطانی توی ده روز من چطور می تونم 120 میلیون جور کنم؟
-بیشتر از این کاری ازم برنمیاد..شما همون موقع که چک می کشیدین باید فکر این روزم می کردین. شما گفتین چکاتون به موقع پاس میشه.. حالا اون زمان تعیین شده رسیده. شما هم باید تسویه حساب کنید.
کل کل کردن با این مرد چیزی جز حرص خوردن بیشتر برام نداشت…مرتیکه شکم گنده فقط به فکر شکمشه…
ولی اگه این مردک چکا رو می داد دست شر خر..اون وقت…اون وقت من..وکیل پایه یک دادگستری…مرسده سپهری میفتم پشت میله های زندان..
سعی کردم به خودم مسلط باشم. از دفتر سلطانی زدم بیرون…