دانلود رمان اعدام یا انتقام pdf از شیوا بادی برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
ابتدای داستان در مورد دو زوجه ، دو زوجی که هر کدوم عاشق همسرشون هستند ولی با یه تصادف همسر یکی از این زوج ها از بین میره و اون سه نفر دیگه رو تو مسیر هم قرار میده علی راضی به رضایت نمیشه تنها حرفی که روی زبونشه قصاصه! و اینکه سهیل باید تاوان کاری که کرده رو پس بده قانون باید اونو مجازات کنه…
یه سال بعد از دوستیمون راضی شدم به اینکه با ماشین سهیل بیامو برم … مامانم هم در جریان بود، اونم خوشحال از این تصمیمم … وقتی هم که درسش تموم شد … تو هر فرصتی که میشد میومد نراق دنبالم! حسابی عاشقم کرده بود با این خوبی هاش، با این محبت های وقت و بی وقتش! الان هم بعد از چهار سال آشنایی با هم قراره ازدواج کنیم … امروز روز عروسیمونه … سه ماه نامزد بودیم … چون شناخت کافی رو از همدیگه داشتیم نامزدیمون کم و کوتاه بود! تو افکار خودم بودم که صدایی گفت: داماد اومد دلم هری پایین ریخت نمیدونم از استرس بود، از شادی بود
از هرچی که بود حسی خوبی بهم داد شنلمو با کمک زن برادرم ریحانه، پوشیدم و درو باز کردم سهیل جلوی در ورودی واحد آرایشگاه منتظرم ایستاده بود بهش نگاه کردم … تو اون کت و شلوار مشکی رنگ خیلی خوشگل شده بود به چشم های عسلی رنگش که حالا با برق عشق آمیخته شده بود نگاه کردم لبخندی روی لب های باریکش نشست و موهای قهوه ای تیره اشو که روی پیشونیش ریخته بودو کنار زدو دسته گلی رو به طرف گرفت و گفت: سلام بر زیبا ترین عروس دنیا!
تقدیم با عشق! لبخندی زدمو دسته گلو ازش گرفتم … کمی سرشو خم کردو به صورتم نگاه کردو گفت …