دانلود رمان رنجنامه فرنگیس اثر ژاله صفری با فرمت های pdf ، اندروید، آیفون و جاوا نسخه کامل با ویرایش و لینک مستقیم رایگان
نمی داند تلنگر باز شدن مخزن دردهای ناگفته و زخم های بدون تسکین سرنوشت بود یا چیز دیگری، زندگی پر پیچ و خم فرنگیس و درگیری های پلیس با قاچاق مواد مخدر سوژه داغ خبرنگار جوانی می شود که …
از پله های دادسرا بالا رفتم … راهروی شلوغ و پرهیاهو رو پشت سرگذاشتم، اون روز قرار بود با یه پسر بچه ی نوجوان مصاحبه کنم … یه کیف قاپ، یه کوچولوی شرور، کارتم رو به مأموری که توی راهرو ایستاده بود، نشون دادم و گفتم: ببخشین من یه قرار مصاحبه دارم … تو کیفم داشتم دنبال اسم پسربچه میگشتم … قبلا هماهنگ شده، امروز آوردنش اینجا، میخوان ببرنش کانون … کانون … مأمور یکمی بهم نگاه کرد: اصلاح و تربیت؛ ولی یکم دیر اومدین، میدونم کی رو میگین، اومدن بردنش….
چه مصیبتی! دیگه بدتر از این امکان نداشت … اگه رستمی میفهمید، پوستم رو میکند! زیر لب گفتم: این دفعه دیگه اخراجم میکنه … مأمور دلش برام سوخت و یکم جلو اومد و طوری که کسی نشنوه، گفت: کیف قاپ بود دیگه، سوژه ی خیلی نابی که نبود … با بی حوصلگی گفتم: حالا هر چی، بهتر از اینه که غر غر رئیسم رو بشنوم، اینقدر غر میزنه که اجدادم رو میاره جلو چشمم.
مأمور صداش رو پایینتر آورد … برو اتاق اول دست چپ، برو از جناب سرهنگ خواهش کن شاید اجازه بده با این یارو مصاحبه کنی … با کنجکاوی نگاش کردم و پرسیدم: یارو کیه؟ مأمور جواب داد: همین که امروز به اعدام محکوم شد! یکی از این قاچاق چی ها! آب دهنم رو قورت دادم … قاچاقچی؟ محکوم به اعدام؟! … آره دیگه، ازکی فقاپ که بهتره … هیچوقت از این زاویه بهش نگاه نکرده بودم؛ ولی انگار راست میگفت، برای من سوژه ی قاچاقچی محکوم به اعدام از یه بچه کیف قاپ خیلی بهتر بود، نگاه تشکرآمیزی به مأمور دادسرا انداختم و …