رمانسرا
دانلود رمان جدید رمان عاشقانه
رمانسرا
دانلود رمان وقتی که از ماه زاده شد pdf از سارا ای پارکر

دانلود رمان وقتی که از ماه زاده شد pdf از سارا ای پارکر

با لینک مستقیم برای اندروید و کامپیوتر

ژانر رمان: فانتزی، ماجراجویی، بزرگسال

خلاصه رمان وقتی که از ماه زاده شد

هزاران سال پیش، فروپاشی ماه‌ها منجر به سقوط موجودات خفته‌ای شد که بعدها «هَچلینگز» نام گرفتند. این موجودات، تهدیدی دائمی برای تمدن‌های انسانی و غیرانسانی بودند. تالیئه، زنی عادی در ظاهر، طی یک رویداد غیرمنتظره به قدرتی دست یافت که ارتباط مستقیم با منشأ هَچلینگز داشت. این کشف، او را به نقطهٔ تمرکز نیروهای سلطنتی، دشمنان پنهان و موجودات باستانی زندانی بدل کرد؛ و جهان وارد مرحله‌ای تازه از نبرد بقا شد …

قسمتی از رمان وقتی که از ماه زاده شد

آهی کشیدم، شونه‌هامو بیشتر جمع کردم و رفتم کنار، به خودم یادآوری کردم که من کموری دافیدون هستم، یه نوازنده دوره‌گرد از اوریگ. من خسته‌ام. ترسیده‌ام. و اصلا اینجا نیستم که اتفاقی این مرد رو بندازم و ببینم چطور از پله‌ها قل می‌خوره پایین. اصلا و ابدا. پشتمو به دیوار چسبوندم، سرمو پایین نگه داشتم و منتظر موندم تا اون از کنارم رد بشه، قدم‌های سنگینش نزدیکتر می‌شد. اونقدر نزدیک که بوی مشک دودی با بوی سنگ تازه شکسته شده به مشامم خورد، که با نتهایی از یه چیز کرهای نرم شده بود. نفسم بند اومد، بعد با لرزش آزاد شد، انگار که نمی‌خواست از اون بوی غلیظ و دلنشین جدا بشه که شاید یکی از بهترین بوهایی بود که تا حالا استشمام کرده بودم… اون رفت کنار، از کنارم رد شد. مکث کرد. تو سایه‌اش گیر افتاده بودم مثل یه شعله تو تاریکی، قلبم تند و محکم می‌زد. با هر ثانیه طولانی که می‌گذشت، به گلوم فشار می‌آورد. چرا حرکت نمی‌کنه؟ من بیشتر رفتم بالا، از فضای اطرافش دور شدم. «ببخشید.» کار دارم،

دست‌هایی برای قطع کردن. یه صدای خشن و گرفته ازش بیرون اومد، انگار که به زور آزاد شده باشه. هوا تغییر کرد. منم باهاش تغییر کردم. برگشتم، مچ دستشو با سرعت برق گرفتم. تنش تو هوا موج می‌زد، نگاهم افتاد به دست بزرگ و پر از جای زخم اون – دراز شده بود، تو نیمه راه متوقف شده بود، انگار که می‌خواست حجابمو بگیره و پاره کنه. اون عوضی. با اینکه نمی‌تونستم چشماشو ببینم، اما نگاه نافذشو با چنان شدت کاوشگری حس کردم که ریه‌هام پر از سنگ شد، مسیر توجهش به اون بریدگی گرد گوشم کشیده شد. دوباره برگشت به چشمام. کلمات تند مثل خار رو زبونم جمع شدن که خیلی، خیلی وسوسه شدم بهش تف کنم. بعد یادم افتاد که آدمایی که جلوی موجودات عنصری رده بالا وایمیستن، آخرش غذای اژدها می‌شن. به جاش کلمات رو قورت دادم. چیزی که هیچ وقت حس خوبی نداره، مهم نیست چند بار انجامش بدم. دستم رو شل کردم، سرمو پایین انداختم و چند قدم عقب رفتم، فقط وقتی وایستادم که اونقدر بالا بودم

که از بالا به اون مرد نگاه می‌کردم. اونقدر دور که کمتر وسوسه می‌شدم به گلوش مشت بزنم به خاطر اینکه فکر کرده بود می‌تونه حجابمو برداره. «معذرت می‌خوام»، با عصبانیت گفتم، سعی کردم مطیع به نظر برسم. اما به شدت شکست خوردم. «حجاب بخشی از نمایش منه.»سکوت حکم‌فرما شد، غلیظ مثل یه شربت چسبناک. حرکت کن، ریو. از دستش در رفتم، چرخیدم و با عجله از پله‌ها رفتم بالا. پشت سرم رو نگاه نکردم، طومار و نشانم رو به موج دوم نگهبان‌های بی‌تفاوت نشون دادم، یکی از اونا جدا شد تا منو به سمت صحنه همراهی کنه. منو بردن تو یه جای تاریک و دنج، بوی دود پیت همه جا رو گرفته بود، از این تغییر فضای دراماتیک شوکه شدم. دندون‌های سنگی از سقف آویزون بودن و فضا رو به قسمت‌های طاقدار تقسیم کرده بودن که با نور آتش زنگ زده‌ای که از شمعدون‌های شعله‌ور می‌ریخت، روشن شده بودن. غرفه‌های کم نور کنار دیوارهای بیرونی بودن، با پرده‌های سنگین که برای کسایی که دنبال حریم خصوصی بودن …

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
هزاران سال پیش، فروپاشی ماه‌ها منجر به سقوط موجودات خفته‌ای شد که بعدها «هَچلینگز» نام گرفتند. این موجودات، تهدیدی دائمی برای تمدن‌های انسانی و غیرانسانی بودند. تالیئه، زنی عادی در ظاهر، طی یک رویداد غیرمنتظره به قدرتی دست یافت که ارتباط مستقیم با منشأ هَچلینگز داشت. این کشف، او را به نقطهٔ تمرکز نیروهای سلطنتی، دشمنان پنهان و موجودات باستانی زندانی بدل کرد؛ و جهان وارد مرحله‌ای تازه از نبرد بقا شد ...
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    وقتی که از ماه زاده شد
  • ژانر
    فانتزی، ماجراجویی، بزرگسال
  • نویسنده
    سارا ای پارکر
  • ملیت
    خارجی
  • ویراستار
    رمانسرا
  • صفحات
    1063
خرید کتاب
40,000 تومان
دانلود بلافاصله بعد از پرداخت
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • admin
  • 6 بازدید
  • 40,000 تومان
  • برچسب ها:
دیگر نوشته های
موضوعات
ورود کاربران

کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانسرا " میباشد.