رمانسرا
دانلود رمان جدید رمان عاشقانه
رمانسرا
دانلود رمان داریو pdf از لیانا دیاکو

دانلود رمان داریو pdf از لیانا دیاکو

با لینک مستقیم برای اندروید و کامپیوتر

ژانر رمان: عاشقانه، بزرگسال، مافیایی، خارجی

خلاصه رمان داریو

دنیای مافیا جای رویا نیست، اما کیارا همیشه رویاپرداز بود. تا اینکه شب تولد هجده‌ سالگی‌اش، همه چیز به هم ریخت. یک نام، یک نگاه، و یک سرنوشت از پیش نوشته‌شده: داریو کاستلو. مردی خطرناک، وسوسه‌انگیز، و ممنوع. حالا کیارا باید انتخاب کند — بین قلبش که دیوانه‌وار می‌تپد و خانواده‌ای که بدون او فرو می‌پاشد …

قسمتی از رمان داریو

انقدر شوکه‌ام که چند لحظه فقط خیره نگاهش می‌کنم‌ و اینبار دیگه این برادرم نیست که جلوی من نشسته، من می‌تونم تو عمق چشمای سیاهش همون روانی خونخواری رو ببینم که دوستام بارها در موردش باهام حرف زده بودن. بغضم رو قورت میدم و سعی می‌کنم‌ خودم رو جمع و جور کنم، “من با بابا حرف می‌زنم. تو نمی‌تونی همچین کاری کنی.” “معلومه که نمی‌تونم. من فعلا هیچ سمتی تو مافیای نیویورک ندارم. فقط پسر بزرگ کاپو هستم. این تصمیمیه که بابا خودش گرفته. اون و پدر داریو حرفاشون رو زدن و قرارها رو گذاشتن.” “یعنی می‌خوای باور کنم تو نقشی تو این قضیه نداشتی؟ که سفر ماه پیشت به میامی فقط برای تفریح بوده؟” نفس عمیقی می‌کشه و خبر بد بعدی رو بدون مقدمه مثل یه بمب روی سرم می‌ندازه، “من این پیشنهاد رو به پدر دادم، به میامی رفتم و با داریو کاستلو حرف زدم و متقاعدش کردم. همه‌ی این ماجرا ایده‌ی من بود.” اینبار طاقت نمیارم و اشکم سرازیر می‌شه. حس آدمی رو دارم که از نزدیک ترین کسش

رودست خورده. سرجیو با دیدن اشکام بالاخره کمی نرم میشه. دست دراز می‌کنه که موهام رو نوازش کنه اما عقب می‌کشم و با صدایی گریون میگم، “من زیر بار نمی‌رم سرجیو. امکان نداره بله بگم.” چند لحظه عمیق نگاهم می‌کنه و در کمال تعجبم سرش رو بالا و پایین می‌کنه، “می‌فهمم، این حق توئه که بخوای نه بگی.” اخمام میره تو هم و گیج می‌شم. بعد از کمی سکوت ادامه میده، “اما این نه برای خانواده‌ی ما مرگبار خواهد بود کیارا. پس بهتره قبل از اینکه کاری بکنی خوب به همه چیز فکر کنی.” اشکم بند میاد و توجهم جلب می‌شه. گونه‌های خیسم رو با دست پاک می‌کنم و می‌پرسم، “منظورت چیه؟” “این ازدواج تضمین بقای خانواده‌ی ماست. تضمین سالم موندن همه‌مون.” کمی تو جاش تکون می‌خوره و بهم نزدیک تر می‌شه و ادامه میده، “اوضاع ما تو بیزینس اصلا خوب نیست. امبرتو بارتولینی ضربه‌های سختی به بابا زده که بیشتر از ضرر مالی ضرر حیثیتی به دنبال داشته. همه فکر می‌کنند ما ضعیف شدیم که درست هم فکر می‌کنند.

ما نیاز به یه متحد قوی داریم، کسی که امبرتو ازش حساب ببره و جرات نکنه به کاراش ادامه بده چون بهت قول میدم با این اوضاعی که داره پیش میره قدم بعدی اون اینه که بیاد سراغ ما، تک تکمون.” ترس تمام وجودم رو فلج می‌کنه. حتی نمی‌تونم فکر اینو بکنم که یکی از اعضای خانواده‌ام بالایی سرشون بیاد. دست سرجیو رو بی اراده می‌گیرم و میگم، “چرا تو به بابا کمک نمی‌کنی از پس امبرتو بربیاد؟ ” “چون بابا حرف من رو گوش نمیده. تنها راه ما الان اینه که با هر چیزی که داریم به امبرتو حمله کنیم. که خودش و بچه‌هاش رو به هر روش ممکن بکشیم اما بابای ما فکر می‌کنه اگر اون دنبال صلح باشه امبرتو هم کوتاه میاد. کیارا ما الان در آسیب پذیر ترین موقعیت ممکن هستیم. تنها راه نجاتمون اتحاد با خانواده‌ی کاستلوئه. ازدواج تو و داریو یعنی اعلام همبستگی بین دو خانواده. با وجود قدرتی که کاستلو داره و عملا داره مرزهای جنوبی رو کنترل می‌کنه امبرتو دیگه جرات نمی‌کنه به این راحتی با ما درگیر بشه.” حالا دیگه نرم تر شدم و صادقانه میگم …

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
دنیای مافیا جای رویا نیست، اما کیارا همیشه رویاپرداز بود. تا اینکه شب تولد هجده‌ سالگی‌اش، همه چیز به هم ریخت. یک نام، یک نگاه، و یک سرنوشت از پیش نوشته‌شده: داریو کاستلو. مردی خطرناک، وسوسه‌انگیز، و ممنوع. حالا کیارا باید انتخاب کند — بین قلبش که دیوانه‌وار می‌تپد و خانواده‌ای که بدون او فرو می‌پاشد ...
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    داریو
  • ژانر
    عاشقانه، بزرگسال، مافیایی، خارجی
  • نویسنده
    لیانا دیاکو
  • ملیت
    خارجی
  • ویراستار
    رمانسرا
  • صفحات
    590
خرید کتاب
35,000 تومان
دانلود بلافاصله بعد از پرداخت
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • admin
  • 10 بازدید
  • 35,000 تومان
  • برچسب ها:
موضوعات
ورود کاربران

کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانسرا " میباشد.