رمانسرا
دانلود رمان جدید رمان عاشقانه
رمانسرا
مطالب محبوب
دانلود رمان کرشمه pdf از صبا کرماجانی، پردیس صادقی و مریم فتاحی

دانلود رمان کرشمه pdf از صبا کرماجانی، پردیس صادقی و مریم فتاحی

با لینک مستقیم برای اندروید و کامپیوتر 

ژانر رمان: عاشقانه، معمایی، انتقامی، اجتماعی

خلاصه رمان کرشمه 

شایان ابتکار، دکتر داروساز و مدیرعامل کارخانه و کمپانی nostrum، سال‌هاست زخمی از گذشته‌ ای پرفراز و نشیب بر دل دارد. رفته‌ رفته رازهای آن روزگار برایش و دیگران هویدا می‌ شود و او تصمیم می‌ گیرد تلخی آن را بر مستانه بازگرداند. کسی که به‌ نظر می‌ آید باعث تیرگیِ گذشته‌ اش شده. اما انتقام مثل موجی برگشت‌ پذیر است: نه‌ تنها نفس شایان، که زندگی کسانی اطرافش را هم به مخاطره می‌ اندازد و بی‌ پرده چیزهای زیادی از دست می‌ رود.

قسمتی از رمان کرشمه 

ممنون، اما من به همینا قانعم. مشکل تو و امثال تو همینه دیگه، چون به همین داشته های کمتون قانعید تلاش نمی کنید. آقا! منظورتون از این حرفا چیه؟ من یه پیشنهاد توپ واست دارم، اگه قبول کنی می تونی با من و یکی از دوستام شریک بشی، یه فروشگاه بزرگ بزنیم و روز به روز به کارمون رونق بدیم. مطمئن باش کلی سود میکنی. آخه من چرا باید به شما اعتماد کنم؟ نه من شما رو می شناسم نه شما منو، چطور به این نتیجه رسیدین که از شراکت با هم سود می کنیم؟ ببین داداش من آدم پپه ای نیستم، تو هم بازیگر خوبی نیستی، اصلاً از همون اول معلوم بود قیمت کردن این جنسا واسه اینه که یه جوری سر این بحثو باز کنی!

حالا چرا داغ می کنی؟! اتفاقا چون بچه ی پپه ای نیستی ازت خوشم اومد دیگه، حالا هم هرجور خودت مایلی داداش، من که مجبورت نکردم، قصدمم خیر بود همین، این کارت منه هر وقت صلاح دونستی باهام تماس بگیر. با اجازه! مرحمت زیاد! اتاقشو کامل برانداز کردم و گفتم: راستی، دیزاین اتاقتون خیلی قشنگه، یه طرح تلفیقی از کلاسیک و مادرن!شما اطلاعاتی در این زمینه دارین؟ بله من طراحی دکوراسیون می خونم. چه عالی! پس میتونیم واسه ی تعویض دیزاین و دکور شرکت از شما کمک بگیریم، البته اگه مایل باشین. آخه می دونین، من هنوز درسم تموم نشده، شما باید از ی… یعنی این لطفو در حق من نمیکنین؟ من بابت این کار از خجالتتون درمیام. مکثی کردم و گفتم: چشم، من کمکتون می کنم، اما بابتش هیچ پولی نمی گیرم. آخه…

آخه بی آخه! بالاخره آدما باید به هم کمک کنن! خندید. حرف خودشو به خودش زده بودم. ازش خداحافظی کردم و بیرون اومدم که مهرداد بهم گفت: شما گفتین عجله دارین درسته؟!فکر کنم اگه عجله نداشتین تا پایان کار اداری شرکت اینجا می موندین! با اخم غلیظی نگاهش کردم و رفتم. پسریه بی فرهنگ! هنوز آداب صحبت با یه خانم متشخصو نمی دونه! روز بعد دوباره رفتم شرکتش، وای که چقدر فرار از روزمرگی های زندگیم برام لذت بخش بود…یه سری طرح بهش نشون دادم و گفتم: اینا طرحای جدیدن، که فکر کنم مناسب اینجا باشن. واسه دکوراسیون این اتاقم یه فکرایی کردم، جای چند تا چیز باید عوض بشه. شما صاحب اختیاری، هر کاری که صلاح میدونی انجام بده. موبایلم زنگ خورد، از اتاق بیرون اومدم و دیدم الهامه…الو،سلام. سلام طناز چرا نمیای دانشگاه؟ دوروزه نیومدی موبایلتم که خاموش بود! الان کجایی؟ من امروز نمیتونم بیام. چرا؟ اونجا چقدر شلوغه، میگم کجایی؟

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
شایان ابتکار، دکتر داروساز و مدیرعامل کارخانه و کمپانی nostrum، سال‌هاست زخمی از گذشته‌ ای پرفراز و نشیب بر دل دارد. رفته‌ رفته رازهای آن روزگار برایش و دیگران هویدا می‌ شود و او تصمیم می‌ گیرد تلخی آن را بر مستانه بازگرداند. کسی که به‌ نظر می‌ آید باعث تیرگیِ گذشته‌ اش شده. اما انتقام مثل موجی برگشت‌ پذیر است: نه‌ تنها نفس شایان، که زندگی کسانی اطرافش را هم به مخاطره می‌ اندازد و بی‌ پرده چیزهای زیادی از دست می‌ رود.
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    کرشمه
  • ژانر
    عاشقانه، انتقامی، اجتماعی، معمایی
  • نویسنده
    صبا کرماجانی، پردیس صادقی، مریم فتاحی
  • ملیت
    ایران
  • ویراستار
    رمانسرا
  • صفحات
    760
لینک های دانلود
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • admin
  • 3 بازدید
  • برچسب ها:
موضوعات
ورود کاربران

کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانسرا " میباشد.