پست های ویژه
دانلود رمان از جنون تا خیانت pdf از آرزو هاشم آبادی
با لینک مستقیم برای اندروید و کامپیوتر
ژانر رمان: عاشقانه، خیانتی
خلاصه رمان از جنون تا خیانت
مردی از جنس سنگ اما قلبی عاشق که در نبودش عشقش را از او میگیرند و همین جرقه باعث جنون رهانی میشود که تر خشک را باهم میسوزاند و پشت پا میزند به حس برادری و خیانت میکند به میثمی که جانش به جان دلبرک رهان بسته است….
رمان های پیشنهادی:
دانلود رمان دنیایی پر پیچ و خم
دانلود رمان دخترک
قسمتی از رمان
این چرت پرتارو هم تحویل من نده که قانع نمیشم… من چیزایی میدونم که تو نمیدونی بچه…. _کلافه از این طرز فکرش لب میزنم: _خب به من بگو، تامنم بدونم… مکثی می کنه و حرفی میزنه که انگار برق دویست و بیست وُلت بهم وصل کردن… _اون 3 سال پیش که میگفتن رفته شمال، شازده داشته توی زندان آب خنک می خورده… اونم به جرم اغفال زنان و دختران فراری و فروش مواد! حالا فهمیدی چرا میگم آدم درستی نیس؟! _زندااااان؟؟؟پس چرا زودتر نگفتین؟؟ _خواسته عمو احمدبود، می گفت واسه روحیه ی دخترا خوب نیس، راستی مونا هم چیزی نمیدونه هااا؛ یه وقتی نفهمه… _باشه….
_ساحل جان اینارو نگفتم که تعجب کنی، فقط میخواستم حقایق رو بدونی که بی شتر حواستو جمع کنی…الانم میرم بخوابم تو هم برو کنار اون دُخی خاله شیطونت.. باشه ای میگم و تماس رو قطع می کنم… زندان؟؟؟ اغفال؟؟؟ مواد؟؟؟ اونم رهان؟؟؟ کسی که مشکل روانی داره و خیلی زود عصبانی میشه…وخدا نکنه که عصبانی بشه… چن تا از همون دعوا ها هنوز توی خاطرم مونده.. از یاد آوریش چشمامو میبندم.. همون موقع هم اصلا تحمل دعوا و سر و صدا رو نداشتم. رُهان: نگاه میگیرم از این پدری که هیچوقت برام پدر ی نکرد….
چن دقیقه ای میشد که خاله شُهره رفته بودن و حالا من موندم و این خانواده شیشه ای… بابا از جاش بلند میشه و به طرفم میاد، دستی به ته ریش سفیدش می کشه و می غُره: _کارت دعوت واست فرستاده بودن که مث اَجَل مُعَلق ظاهر میشی؟؟!! نیشخندی می زنم و جلو ی این مثال پدر، قد اَلَم می کنم: _مگه آدم واسه اومدن به خونه پدری، کارت دعوت لازم داره؟؟؟ میبینم رگ های بر آمده گردنش رو…. میبینم ابروهای دَرهَمش رو…. با یک حرکت یقه ی لباسم رو تو ی مُشت میگیره و منو به سمت خودش میکشه: _ننگ میدونم که پدرِ، بچه ی ناخلفی مث تو باشم…. از خیلی سال پیش، این دندون لَق رو کشیدم و انداختم بیرون…. پس هیچوقت منو پدر خودت ندون…
