دانلود رمان بال های زخمی pdf از حانیه باصری
با لینک مستقیم برای اندروید و کامپیوتر
ژانر رمان: عاشقانه، مافیایی
خلاصه رمان بال های زخمی
یک عشق ممنوعه و پنهانی. دختری به اسم پرواز که از بچگی هیچ محبتی ندیده و درگیر اعتیاده… و پزشکی که سعی داره بهش کمک کنه. داستان اونا گره میخوره به مافیای خطرناکی که هیچ رحم و مروتی سرش نمیشه. اما آیا ممکنه اینبار فرق داشته باشه؟ همه چیز از یه مأموریت شروع شد، اما هیچ کس نمی دونه تهش به کجا می رسه. وقتی اعتماد مثل بازی با آتیشه، و عشق، می تونه مرگبارتر از هر دشمنی باشه.
رمان های پیشنهادی:
دانلود رمان آشوبگران
دانلود رمان میراث
قسمتی از رمان
بعد از ورود در را پشت سرم بستم و مقابل روشویی ایستادم. هر دو دستم را دو طرف روشویی گذاشتم و سرم را پایین انداختم. عصبانیت و خشم بیرحمانه به گریبانم چنگ میانداختند و قفسه سینه ام به شدت بالا و پایین میرفت. چشمهایم را بستم و سعی کردم به ریتم نفسهایم نظم ببخشم. کمی که آرام شدم؛ سرم را بالا گرفتم و به آینه مقابلم چشم دوختم. چهره دخترک رنگ پریده داخل آینه قلبم را مچاله میکرد. رگه های سرخ میان سفیدی چشمانش ریشه دوانده بود و لبهای برجسته اش خشک و رنگ پریده بنظر می رسیدند. موهای موج دارش پریشان بود و چشمهایش غم داشت.
شیر آب را باز کردم؛ هر دو مشتم را پر از آب کردم و به صورتم پاشیدم. آنقدر این کار را تکرار کردم که نفس کم آوردم و دستم متوقف شد. اکسیژن را با تمام توان به ریه هایم فرستادم. صدای شر شر آب می آمد. قطرات آب از نوک بینی و چانه ام چکه میکرد و کمی هم وارد یقه ام شده بود. سردی اش را زیر لباسم حس میکردم. آستین لباسم را به صورتم کشیدم و ابروهایم را به سمت بالا مرتب کردم. موج های پریشان موهایم را از دور گردن و صورتم جمع کردم و با کش مشکی محکم بالای سرم بستم. حالا احساس بهتری نسبت به خودم داشتم.
مامان مراحل ترخیصم را انجام داد و بدون کلمه ای صحبت هر دو سوار ماشین شدیم و حرکت کردیم. آرنجم را لبه شیشه ماشین گذاشتم و بیرون را تماشا کردم. یک خیابان مانده بود که به خانهام برسیم. عینک دودیاش را روی موهای بلوندش گذاشت و فرمان ماشین را به راست چرخاند. – شنیدی که دکتر چی گفت؟ باید تا یک هفته مرتب چک بشی، یه دکتر خوب سراغ دارم هماهنگ میکنم بری پیشش. – نه نمیخوام، میرم پیش همون دکترِ بیمارستان. – نه، بهش نمی اومد زیادی تجربه داشته باشه. آرنجم را از لبه پنجره برداشتم و نیشخندی به صورت جدی اش زدم.