پست های ویژه
دانلود رمان خشم یک زن pdf از مهدیه خجسته
با لینک مستقیم برای اندروید و کامپیوتر و PDF
ژانر رمان: عاشقانه، انتقامی
توی این قصه خشم یک زن خیانت دیده رو میبینیم. خیانت از همسرش! آتیش انتقامش انقدر شعله وره که با هیچ آبی خاموش شدنی نیست تا اینکه عشق سابقش سر و کله اش پیدا میشه و….
رمان های پیشنهادی:
دانلود رمان بردلم حکمی راند
دانلود رمان چشمان
قسمتی از رمان
تلفن سر جاش گذاشتم و چرخی با صندلی زدم و رو به روی پنجره نگه داشتم. مریم آروم کنارم ایستاد و دست به سینه به بیرون نگاه کرد. تا خواست حرف بزنه در با ضرب باز شد و صدای عصبانی شهاب توی اتاق پیچید. – دو ساعته پشت درم چرا نمیذاری بیام تو؟ مریم با اشاره ی من بعد از برداشتن پرونده ها از اتاق خارج شد. بدون اینکه برگردم به رو به رو نگاه کردم. دوباره صدای مظلومش توی گوشم پیچید. – حوا؟ چرا نمیذاری ببینمت؟ می دونستم شهاب با همه فرق می کنه اما من فکرم مریضه! با آوردنش توی زندگیم اونم نابود می کنم. جوابش و ندادم که نزدیک تر شد.
– ببین حوا… من اونجور که فکر می کنی نیستم. من مثل شوهر سابقت نیستم به خدا! وقتی سکوتم و دید رو به روم ایستاد که باعث شد جلوی دیدم و به بیرون و بگیره. – این پنجره چی داره که مدام بهش خیره میشی؟ خودکار و برداشتم و چرخوندمش و با لبخندی گوشه ی لبم گفتم:«نگاه کردن از این بالا باعث میشه مرد ها رو، آدم ها رو ریز ببینم و حس قدرت بگیرم!» دست هاش و به دسته های صندلی جک زد و به سمتم خم شد و عصبانی گفت:«مرد… مرد… مرد… بسه دیگه! دو سال تمام شبانه روز کار کردی که به اینجا برسی دیگه چی میخوای؟ الان موفقیت تو بیشترین ضربه برای امیده!»
ابرویی بالا انداختم و گفتم:«کمه! من بیشتر از این و میخوام! امید هنوز نمیدونه من به کجا رسیدم… وقتی میفهمه که خودش آس و پاس باشه.» – دست از این انتقام بردار! ته خودکار و به شقیقه ام زدم و دهن کجی کردم و جدی گفتم:« دیگه بیشتر از این دخالت نکن!» سریع و قاطع گفت:« می کنم چون تو برام مهمی!» با خودکار کمی به عقب روندمش و گفتم:«مهم نباشه!» صاف ایستاد و گفت:«اگر دست برنمی داری لااقل بذار کنارت باشم و کمکت کنم.» نگاهی به ساعت مچیم انداختم و از جا بلند شدم و در همون حال گفتم:«فکرام و می کنم!»
