دانلود رمان بهشت من pdf از زهرا قلنده
با لینک مستقیم برای اندروید و کامپیوتر
ژانر رمان: عاشقانه،هیجانی
خسته از تعصبات خانوادگی و به دنبال عشق واقعی…. دختری که برای رسیدن به مرد مورد علاقش هر کاری میکنه و
حتی با وجود افکار قدیمی خانوادش بازم از عشقش دست نمیکشه…..
مردی که سالها برای بی حسی قلبش تلاش کرده و در اخر اسیر عشق دخترک میشه….
رمان های پیشنهادی:
دانلود رمان میراث
دانلود رمان در بند عشق
قسمتی از رمان
جلو اینه ایستادم و دستی به موهام کشیدم. حالتشو دوس داشتم و گاهی وقتا پیش خودم فکر میکردم
چی میشد اگه از ایران میرفتم و میتونستم ازادنه موهامو بریزم بیرون… یا تا هر وقت که دلم میخواد
بیرون بمونم و برم مهمونی. اه عمیقی کشیدم. چیزایی برام ارزو بود که دوستام هر روز
تجربش میکردن. ولی اگه یه بار اینا رو جلو مامان بابام می گفتم قیامت به پا میشد. حالا باز خوبه ایسا
اونقد باهاشون حرف زد که راضی شدن گوشی داشته باشم. به ایسا فکر کردم و بازم حسرت خوردم.
درسته ۲۲ سالش بود اما خیلی بزرگ تر از سنش میفهمید و اونقد خوب بود که مامان بابا
کلی بهش ازادی داده بودن و حتی براش ماشین خریده بودن. اما من چی… کلافه نگاهمو از خودم گرفتم و
با برداشتن کیفم از اتاقم زدم بیرون. فقط مامان خونه بود و از پله ها رفتم پایین. –مامان ایسا نیومده؟
صداش از اشپزخونه اومد: نه هنوز. چقد هولی تو بچه. تو سالن نشستم و باز به فکر فرو
رفتم. خانوادم و طرز تفکرشون چیزی بود که همیشه ذهن منو درگیر میکرد. بابام پسر حاج مهدی امیر بهادر بود.
یکی از قدیمی ترین کسبهی بازار… اونم بازار تبریز! ما اصالتا ترک بودیم و چند سالی میشد
که بخاطر بحثای خانوادگی به تهران مهاجرت کرده بودیم و دیگه حسابی جا افتاده بودیم…