پست های ویژه
دانلود رمان صعود از گناه pdf از کورا ریلی برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
مارچلا ویتیلو تو قفس طلایی بزرگ شده. وقتی پدرت ترسناک ترین مرد نیویورک باشه، مردم بهت احترام میذارن. مارچلا که قراره با دوست پسر مورد تایید پدرش ازدواج کنه، از اینکه باهاش مثل یه عروسک چینی گران بها رفتار میشه و از زندگی ای که خانوادش بهش تحمیل کردن، خسته شده. تا اینکه همه چیزهایی که بدون زحمت و قدردانی به دست آورده بود ازش گرفته میشه …
“مارچلا” دقیقا ساعت چهار بعد از ظهر زنگ خونه زده شد. جووانی هیچ وقت دیر نمی کرد حتی زودترم نمیومد. همیشه سر وقت اوایل این میل زیادش برا راضی نگه داشتن من و به خصوص پدرمو تحسین می کردم ولی الان مجبور بودم بخاطرش عصبانیتمو کنترل کنم بعد از اینکه خدمتکارمون لورا، بهش اجازه ی ورود داد وارد سالن اصلی شد. یه پیراهن و شلوار کاملا اتو
شده پوشیده بود و با وجود طوفان بیرون موهاش کاملا مرتب بود برا احوالپرسی از پله ها رفتم پایین وقتی رو نوک انگشتام وایسادم تا ببوسمش، سریع ازم فاصله گرفت و دستمو بوسید نگاه محتاطش به لورا افتاد که به هر جایی به جز ما نگاه می کرد. بهش نگاه انداختم و دیگه سعی نکردم ناراحتیمو پنهون کنم. _جووانی پدرم خونه نیست و اگرم بود، می دونست ما
با همیم. نامزد کردیم. مشخص بود حرفم کوچیک ترین تأثیری روش نذاشته. ترسش از پدرم خیلی زیاد بود این جدید نبود. یکی از لبخندهای التماسیشو بهم زد که همیشه در آستانه ی حالت دردناک به نظر می رسید دستمو گرفت. انگشتامونو توهم کردم و گفتم بیا بریم تو اتاقم. _نباید اول به مادرت سلام کنم؟ این تلاش بدبختانه اش برا فهمیدن این بود که مامانم خونه اس یا نه!
