دانلود pdf رمان یکاگیر از فاطمه محمودی

دانلود رمان یکاگیر pdf از فاطمه محمودی برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی

ارمغان، تکنسین اتاق عمل که طی یه اتفاق مرموز از یک دختر خانواده دوست و برونگرا، تبدیل به دختر درونگرا که روابط باز با مردها داره، میشه. این بین بیمار تصادفی توی بیمارستان توجه‌اش رو جلب می‌کنه؛ طوری که وقتی اونو چند روز بعد کنار خیابون می‌بینه سوارش می‌کنه و استارت آشناییش با هاتف زده میشه. اما این آشنایی فقط تا زمانیه که…

خلاصه رمان یکاگیر

کلید در قفل در می چرخاند و تن بی جانش را به داخل هدایت می کند. از همان ابتدا کیفش را کنار پایش رها می کند و در پشت سرش کوبیده می شود خانه آنقدر سرد است که تفاوتی با سردخانه ندارد. کفش های کتانی اش را از پا در می آورد و قدم های بی جانش را به سمت کاناپه می کشد. کاش آن قدر توان داشت که به فریادهای معده ی بینوایش برسد. اما تنها کاری که میتواند بکند، نشستن روی کاناپه و

تکیه دادن سرش به پشتی آن است خانه هنوز هم بوی دود می دهد و ترکیب دود و سرما آرامش خاصی به او هدیه می کند. می خواهد دست دراز کند و یکی دیگر از آن لعنتی ها را از روی میز بردارد ولی حتی توان این کار را هم ندارد. کاش گذر برادر و پدرش طی یکی دو روز آینده به این خانه نیفتد که به هیچ عنوان توان فیلم بازی کردن ندارد. صدای زنگ موبایلش پشت سر هم از کیفی که روی زمین افتاده به گوش

می رسد و کسی جز مادر مهربانش نمی تواند باشد. مثل همیشه ساعت تمام شدن شیفتش را می داند و می خواهد حالش را بپرسد چون گمان می کند ساعت های بعدی او خواب خواهد بود و نباید مزاحمش شود. هر موقع دیگری بود از جا بلند میشد و جواب مادرش را می داد. خانواده اش بیشتر از هر کسی در این دنیا به او بها داده اند و نباید این قدر به آنها بی‌توجهی کند. اما چه کند که تنش یاری نمی‌کند..