دانلود رمان عشق و خیانت pdf از آلکساندر دوما برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
در این داستان هیجان انگیز شاهد عشقی کور هستیم که به خیانت و ویرانی می انجامد. املت برای رسیدن به معشوقه اش از خون، پلی می سازد که فروریختنی است. این نکته که قلب های سنگی نمی توانند عشق را درک کنند قابل تأمّل است. عشق، انسان را کور می کند و عقل را می کشد چنان که در این داستان، املت محبت های صمیمی ترین دوستش را نادیده می انگارد و وی را ناجوان مردانه می کشد. شاید بتوان برداشت کرد که سولتانتا یا سلطنت، نماد عشق است و ورکوسکی نماد عقل و داستان، رودررویی این دو…
آفتاب گرم ظهر حرارت خود را بر روی تخته سنگ های جبال قفقاز افکنده و از طرفی صدای دعوت ملاها که مردم چیچلی نیا را برای دعا و نماز فرا می خواندند، از اطراف بلند بود. حاجی سلیمان ملای ترک، که دربار اسلامبول او را برای استحکام عقاید کوه نشینان و واداشتن آنها برعلیه روس ها بدانجا فرستاده بود، پس از اذان و دعا در گوشه بام مسجد نشسته با ریش خود بازی می کرد؛ گاهی نگاه خود را به حلقه
های دود غلیظ چپق خود متوجه می ساخت که به هوا بالا رفته و آرام آرام از میان می رفت و زمانی به مغازه تاریکی که در کوه مقابل واقع بود نظر می انداخت. در سمت چپ قله هایی بود که چیچلی نیا و آواری را از هم جدا می کرد. و قدری دورتر سلسله جبال پر برف قفقاز واقع بود. خانه ها و کلبه های محقر که در دامنۀ آن کوه بنا شده، شباهت تام به آبشاری داشت که از قله بلندی سرازیر و تا وسط کوه امتداد یابد.
در منتهای این بناهای کوچک سنگری بود که جز یک راه باریک طبیعی، جاده ای نداشت و این راه باریک محل تفریح و گردش مردم قریه مذکور بود.سکوت بهت آوری فضای دهکده و جبال را احاطه کرده در معابر و خطوط، ذیر وحی دیده نمیشد مگر گله گوسفندی که در زیر سایه درختان و غارها پراکنده بودند و گاومیشانی که در آب رودخانه شناور گشته و جز سر و گوشی از آنان نمودار نبود. در این سکوت و آرامشی که…