دانلود رمان وبال عشق pdf از زهرا عبدی برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
سختی در عشق، جوهری بس زیبا است. وبال عاشقانه مانند رویای غم و درد عاشقانه است. عاشقانههایی که پر از مشقت پر از غصه و پر از رنج های بی پایان است. من از وبال می گویم آری وبال! وبالی که محنت را در عشق گذاشت، وبالی که تیمار را بر درون قلب معشوق گذاشت، آری وبال عشق را می گویم. درد دارد، نادمی دارد و میراثی هم دارد، میراثی بس تجربه. میراثی بس پختگی. این است وبال عشق، این است درد عشق!
غصه هایم را به دست زمان سپردم…تا شاید با گذر زمان غصه هایم تبدیل به شادی شوند ولی افسوس! که خودم را با این وعده ها گول زدم افسوس!!.. همه چی بستگی به خود انسان دارد نه زمان! درست است زمان همه چی را حل می کند ولی انسان می تواند خودش غصه اش را پایان دهد ولی باز افسوس! از این دل ها… که هر چه می کشیم از این دل هایمان است… رفتم و باد خزانی گذشت، از هرچه بود
گذشتم و وبال محنت را پذیرفتم. آری از هر چه بود گذشتم دلم خواسته بود ولی این دفعه عقلم قبول نمی کرد، گناه سرنوشت گریبانگیرم شد و من رفتم پی فریادهای تنهایی هایم و گذشتم از تمام خواسته هایم. مرهم کن ای عشق، بر درد عاشق! مرهم کن ای عشق بر درد یار که همان گونه مجنون بر لیلی، مرهم کرد و دوایی بس موثر بود. ای دلا عاشقی چیست ؟! ای دلا عاشقی گیجی می خواهد باید در
عشق گیج شوی، خمار شوی، تا بدانی عشق و دوری چیست! آیا حکم عاشق محکوم به اعدام است یا درد!؟ تو ندانی فرهاد چقدر سوخت که خودش دل کوه عمیق را کند. عاشقی ارزش دارد، عاشق، عاشقی را پیشه می کند و عشاق ها هم وفا را صداقت می کند... ای عاشق هسته دل را در گروی که دادی که بر رنگین کمان پس از باران دادی ! هیچ ندانم که شهامت خرج دادی و گذر کردی. و لبانت خشک نشده…