دانلود رمان جنایت در کریسمس pdf از آگاتا کریستی برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
در این کتاب سایمون لی پیر و ثروتمند فرزندانش را از نقط مختلف دنیا برای کریسمس به خانه اش دعوت می کند. اما در آنجا دائما آن ها را تحقیر می کند و سرانجام به طرزی فجیع کشته می شود و گره این ماجرای سردرگم سرانجام به دست پوآرو گشوده می شود…
ترسیلیان رفت تا زنگ در را جواب دهد صدای زنگ به طور غیر معمولی بلند بود و قبل از آنکه او بتواند با کندی مخصوص خود به در ورودی برسد، دوباره به صدا درآمد. ترسیلیان سرخ شد چه روش بی ادبانه و بی صبرانه ای برای زدن زنگ خانه یک آقای محترم اگر باز هم یکی از این گروه های خواننده سرودهای کریسمس باشند، نشانشان خواهد داد! از پشت قسمت بالایی شیشه کدر در هیکلی مبهم دید.
مرد تنومندی با یک کلاه لبه پهن ترسیلیان در را باز کرد همانی بود که او فکر می کرد یک غریبه حقیر و جلف! چه کت و شلوار نقش دار بدشکلی تنش بود ـ چه زننده احتمالاً یک گدای پررو! غریبه گفت: به خدا که خودِ خود ترسیلیان است! چطوری ترسیلیان؟ ترسیلیان به او خیره شد؛ نفس عمیقی کشید و دوباره خیره شد. آن چانه پهن و متکبرانه، بینی برآمده چشمان خندان و رقصان! بله، همه عین سال ها پیش بودند؛
البته آن وقت نامحسوس تر بودند. نفس نفس زنان گفت: آقای هری؟! هری لی خندید و گفت: مثل اینکه حسابی جا خوردی چرا؟ مگر منتظر من نبودید؟ _چرا قربان. مسلماً قربان. _پس چرا تعجب کردی؟ هری قدمی به عقب برداشت و نگاهی به خانه انداخت: بنایی مستحکم از آجر قرمز، معمولی، اما با صلابت. گفت: همان خانه زشت قدیمی اما هنوز سرپاست. مهم همین است. پدرم چطور است. ترسیلیان؟