دانلود رمان عطر شقایق pdf از بنفشه و آرام برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
داستان بر گرفته از واقعیت هست. شقایق در یکی از شهر های کوچیک شمالی زندگی میکنه. مخفیانه با دوست پسرش برای اولین بار قرار میذاره اما تو قرار اول دزدیده میشه و به امارات فرستاده میشه جایی که دخترها رو برای استفاده ابزاری آموزش و اجاره میدن. اما همه چیز در یک ملاقات کاری زیر و رو میشه و شقایق در مسیر جدیدی قدم می گذاره…
نشستم رو کاناپه، اروم گفتم: مانی… تو خواب و بیداری گفت: ولم کن شیما… یهو مانی هم چشم هاش رو باز کرد سریع نشست و کلافه تو موهاش دست کشید برگشت سمت من و گفت:- ئه… بیداری؟ سر تکون دادم و گفتم: باید برم سرویس… میشه بیدار باشی تا برم و بیام. خندید و سر تکون داد، دلم می خواست بگم شیما کیه! اما می دونستم به من ربطی نداره. سریع رفتم سرویس و برگشتم. مانی داشت
کانال ها رو بالا پایین می کرد. رو کاناپه نشستم و گفتم: بدخوابت کردم؟ با تکون سر گفت نه رو شبکه خبر ثابت شد پتو کشیدم رو خودم و به پهلو رو به مانی دراز کشیدم، اون هم دراز کشید و گفت: من کلا بدخوابم کم پیش میاد تا صبح یه سره بخوابم. چشم هام رو بستم و وا نمود کردم دارم می خوابم، هرچند خوابم نمی برد. نگاه مانی روم سنگینی می کرد. نمی دونم چقدر گذشت که چشم هام رو باز کردم.
سری تکون داد و گفت: آره… اسم مستعار باید برات درست کنه. بابام به مادام گفته تو در رفتی و اونا الان دنبالتن! قلبم ریخت. پس محسنی کار خودشو کرد، ته دلم امید داشتم منو خریده باشه، صداش رو در نیاره نیستم و… کسی دنبالم نگرده. مانی رو اوپن صبحانه رو چید و گفت: بیا… نگران نباش… مدارک که برات درست کنیم کسی نمیتونه کاری کنه. دلم چنان به تب و تاب افتاده بود که حس کردم میخوام بالا بیارم…