دانلود رمان دو کام حبس pdf از سدنا بهزاد برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
لیلی وکیل دون پایه ایست که تصمیم می گیرد تا قید عشقش به همسرش را بزند و از او جدا شود. پس از جدایی، وضعیت پیچیده ای میان کار و رابطه عاشقانه اش به وجود میآید که با ورود مردی که با کمک به لیلی، حس خوبی به آن می دهد، رابطه شان کم کم صمیمی شده؛ اما با پیدا شدن سر و کلهی همسر سابق لیلی، این صمیمیت زیاد دوام نمیآورد و…
مادرم با اصرارهایش آنقدر ناراحتم می کرد که دیگر تاب نداشتم. می دانست هیچ جوره دوست ندارم به آن جا بروم و دوباره صورت گرفته پدرم را میان مهمان هایی ببینم که هر کدامشان منتظر یک تیکه درشت به من هستند. سخت ترین قسمت ماجرا بعد جدایی از کارو، همین دورهمی های هر هفته یا هرماه بود. مهمانی هفته پیش را چون در تهران نبودم، مادرم نتوانست کاری کند؛ اما حالا که رو به رویم نشسته است و پا در کفش کرده تا مرا
به هر طریقی به خانه مادربزرگ ببرد، خیلی کارها می توانست انجام دهد. _زنگ می زنم بهش میگم نیاد! پوزخندی زدم و پایم را از دسته ی مبل اویزان کردم: فکر کردی به خاطر اونه؟ من دیگه حتی براش مهم نیستم… سرش را از کیفش بیرون آورد: پس غلط میکنی که نمیای من خوبیت رو میخوام. کلافه با کنترل تلویزیون ضربه ای به پیشانیم میزنم: مامان سر جد و آبادت تو یه بارم شده خوبی من رو نخواه لااقل راجع به این مسئله کذایی نخواه…
پتو را روی صورتم ان پتو را روی صورتم انداختم و غرغرهایش شروع شد: خیر سرت بیست و هفت سالته بیست و هفت هنوز عقلت نمی کشه که نباید اینکار روکنی؟ باید خودی نشون بدی به این خانواده ی پدری! جوابش را ندادم و به جایش کمی صدای موزیک را زیاد کردم و او بی خیال نشد. پتو را محکم از رویم کنار زد:پاشو جمع کن خودت رو… بخدا اگه نیای، دیگه نه من نه توها! زل میزنم در صورتش… با اخم می پرسد: چیه؟ چنگی به پتو می زنم…