پست های ویژه
دانلود رمان شکاک pdf از مریم پورمحمد برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
داستان درباره ی دختری به نام یغما که به اجبار با پسری شکاک که بخاطر اخلاقش دوتا ازدواج ناموفق داشته ازدواج میکنه در این بین یه اتفاقی پیش میاد که…
ملوک ناراحتو عصبی، توسالن راه میرفت، اعصاشو هر دفعه محکم روزمین میزد تا اینجوری کمی اروم بشه. امین و غوغا کلافه از راه رفتنا و عصا کوبوندنایه ملوک، رومبل نشسته بودنو به ملوک نگاه می کردن، غوغا که کلافه شده بود نتونست ساکت بشینه، به عمش، ملوک که مادرشوهرشم بود عصبی نگاه کرد و بحرف اومد:- عمه جون ،لطفا بنشینین، باراه رفتن که کاری درست نمیشه، باید آروم باشین، تادرست بتونیم فکر کنیم. _چطور اروم باشم دارم از
دست این پسر دق میکنم، این دومین دختریه که بخاطر شکاشو اخلاق گندش ازش جداشده، اون الان همه کاره و بزرگتر ماست، ولی باعث میشه بیشتر حرص بخورمو نگران باشم وقتی دو تا دختر از خانواده ی سرشناس باهاش ازدواج کردنو جداشدن، دیگه کی زنش میشه؟ کی به عروسیم نکشید، تو دوران نامزدی بهم خورد، میفهمی و ننگ بزرگیه، چه ابروریزی ننگ و بزرگیه. دیگه کسی دخترشو بمانمیده، چطور قبول کنم، پسر اول و ارشدم،
مجرد بمونه؟حالا دختر از کجا بیارم، تازه اقا بمن میگه، دختر سانتال مانتال شهری نمیخوام، از کجا دختر با اصلو نصب دار پیدا کنم؟ -:خوب عمه باحرص خوردن شما که چیزی درست نمیشه امیر خان هم دنبال بهونست واسه زن نگرفتن، همش بهونه میاره: همین دوتارم باجنگ و دعواقبول کرد، خوب دختر شهری نمیخواد، یه دختر شهرستانی براش می گیریم. -شماها میخواین آبروی منو ببرین؟ برم دختر شهرستانی بگیرم؟ اصلا چطوره دختر روستایی بگیرم؟
