پست های ویژه
دانلود رمان سرچشمه پلیدی (جلد سوم) pdf از سجاد مردومی سادات برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
بزرگترین دشمنِ قلب هایِ پاک، پلیدیِ مطلق است… همیشه در زمانِ حکومت نور… تاریکی قدرت میگیرد.
از آن به بعد زمان به سرعت گذشت و شب آرام آرام جایگزین روز شد… و خورشید محل خود را به ماه سپرد… کالیاز و دوستانش هم در آن سرزمین زیبا استراحت مفصلی انجام دادند…موجودات ریز و درشت آنجا نیز برای آن ها غذاهای جنگلی می آوردند… ناگهان با اولین تابش نور ماه در آن منطقه… ماوین زجه ای خفیف زد و همه متوجه آن شدند… چیمال در مقابل ماوین حاضر شد و به دنبال او… آن سه نفر نیز آمدند… ماوین نگاهی به آن ها کرد و گفت:
مدتی است که نوشته های عجیبی بر روی بدنم ظاهر می شوند… آیا می توانید آن را بخوانید !؟ در این لحظه نور سفید ماه بر روی تنه ی پیر او فرو افتاد و یکدفعه با سوزشی عجیب و دردناک… نوشته ای در سه سطر با خطی عجیب و ناخواندنی ظاهر شد. (درست در زیر دهان بزرگ ماوین)… نوشته هایی که نه به زبان انسان ها بود (زبان تابری)… نه به زبان آشنای دیگری… چیمال با دیدن آن نوشته ها با تعجب گفت: این خطوط مال زبان جادوگران است…
و به زبان ایستولانی (زبان جادویی) نوشته شده است… اما عجیب است… چرا بر روی تنه ی شما ظاهر می شوند…!؟ ماوین که دیگر دردی را احساس نمی کرد… پس از کمی آرامش گفت:{نمیدانم چرا… اما میدانم اگر کسی را که اینکار را کرده ببینم… میدانم چگونه با او رفتار کنم….! (اشاره به فری پاک… فرشته ی بازیگوش) چیمال گفت: من کمی به این زبان آشنایی دارم… اما نمیتوانم به خوبی بخوانم… ممکن است اشتباهی بخوانم و مشکل ساز شوم…
