پست های ویژه
دانلود رمان لمس دشمن pdf از holly_renee برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
بعد از اینکه مادر جوزی از دنیا میره، اون مجبور میشه برای زندگی با پدر، مادرناتنی و برادر ناتنیش به شهر دیگه ای بره. اما نمیدونه توی اون شهر چی در انتظارشه. فامیلی جوزی رازی رو پشت خودش قایم کرده که بدون اینکه جوزی ازش خبر داشته باشه، اون رو به دشمن شماره یک تنها پسری که عاشقش میشه، تبدیل میکنه. بک کلرمونت زیبا، بیرحم و همه کاره شهره و قصد داره انتقام این زخم کهنه رو از بی گناه ترین فرد این داستان که جوزیه پس بگیره.
ساحل به سمت راست پیچیده بود و هرچی از پارتی دورتر می شدیم روشنایی کمتر میشد. گوشیم رو بیرون آوردم و روی صفحه ش ضربه زدم. یک پیام از طرف لوکاس بود. «کجا رفتی؟» فورا بهش جواب دادم تا بدونه من توی ساحلم همزمان که به بک گوش می کردم. – از این بابت ناراحت شدم. – پس تو پسر پولداری هستی که شوخ طبعم هست؟ – این یعنی من از دو جهت مشکل دارم؟ -دقیقا. داری از به خط قرمزهایی عبور میکنی. خندید و به
آرومی شونم رو لمس کرد برای اینکه مسیر رو بپیچیم. ساحل پیش رومون به سختی قابل دیدن بود. اما من بهش نگاه نمیکردم. در عوض به صخره های غول پیکر مقابلمون خیره شدم. امواج به شدت با صخره ها برخورد می کردند. انگار که از حضورشون ناراحت بودند. متفاوت بود با نحوه ای که به ساحل برخورد می کردند. منظره نفس گیری بود. یک به نقطه تاریکی بین صخره ها اشاره کرد. -توی اون صخره که اونجاست به غار کوچیک هست.
ما هر تابستون شنا می کنیم و ازش بالا میریم. – امکان نداره که من به اونجا برم. من تصور نکردم که اونم چنین درخواستی داشته باشه. اما فقط می خواستم مطمئن بشم که منظورمو رسوندم. حتی از فکر کردن بهش پوستم دون دون میشد. اگه موج ها از بیرون انقدر وحشتناکه نمیتونستم تصور کنم از داخلش چه حسی میتونه داشته باشه. کی میدونه چی اونجا قایم شده. من توی اقیانوس به ندرت شنا می کردم چه برسه به اینکه بخوام داخل اون غار برم….
