پست های ویژه
دانلود رمان ستاره های نیمه شب pdf از نگار فرزین برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
مهتاب دختر خود ساخته ای که با مادر و برادر معلولش زندگی می کنه. دل به آرین، وارث هولدینگ بزرگ بازیار می دهد. ولی قرار نیست همه چیز آسان پیش برود آن هم وقتی که پسر عموی سمج مهتاب با ادعای عاشقی پا به میدان می گذارد.
_خانم میرلوحی. مهتاب که تازه از ساختمان دانشکده بیرون آمده بود، به سمت صدا برگشت و به پسر جوانی که آن روز کنار هدیه دیده بود، نگاه کرد.قبلا هم پسر را در دانشگاه دیده بود. میدانست یکی از آن بچه مایه دارهای دانشگاه است که دخترها برایش سر و دست می شکنند و هر کاری می کنند تا توجه اش را جلب کنند. ولی از نظر مهتاب آرین هیچ جذابیتی نداشت. نه آرین بلکه هیچ مردی برایش جذاب نبود. خیلی وقت بود که مردها را از زندگیش خط زده بود. اولین مرد زندگیش یعنی پدرش،
یک نامرد به تمام عیار بود که رهایشان کرده بود و به دنبال زندگی خودش رفته بود.عمو و دایی و پدر بزرگ هایش هم دست کمی از پدرش نداشتند. در ذهن مهتاب همه مردها انسان های بی عاطفه و نامردی بودند که فقط به فکر منافع خودشان بودند. از همان روزی که پدرش رهایشان کرد و به دنبال زن دیگری رفت به خودش قول داد دور تمام مردان عالم را خط بکشد. گاهی پیش می آمد پسری به او توجه نشان دهد و یا خواستار دوستی با او باشد ولی هدیه هیچ وقت روی خوش به هیچ پسری نشان نداده بود…
البته وضعیت آشفته زندگیش هم در این که نمی خواست با کسی در ارتباط باشد بی تاثیر نبود. می دانست هرکس از زندگی او سر در بیاورد می رود و دیگر پشت سرش را هم نگاه نمی کند پس چه بهتر اصلا کسی وارد زندگیش نشود. اجازه نمی داد کسی از بالا به او نگاه کند. – بله، بفرمائید. با من کار داشتید؟ آرین با دستپاچگی دستی به داخل موهای خوش فرمش کشید. اهل فیلم بازی کردن نبود. می ترسید کاری کند یا حرفی بزند که همه چیز خراب شود. آن وقت حتماً هدیه سرش را به باد می داد…
