پست های ویژه
دانلود رمان سیاهی مطلق pdf از رز مشکی برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
آلن بخاطر ماموریتش وارد دانشگاه میشه و به ترلان نزدیک میشه اما این میون عاشق هم میشن و ازدواج میکنن! پنج سال از ازدواجشون گذشته که با دزدیده شدن ترلان و…
با سرعت از کوچه باغ خارج می شود حوصله رفتن به خانه سوت و کورش را ندارد راهش را به سمت خانه ایمان کج می کند پس از دقایقی به مقصد می رسد و ماشین را پارک می کند زنگ میزند و ایمان در را باز می کند به سمت آسانسور می رود و دکمه اش را می زند سوار آسانسور می شود و طبقه چهارم را می زند در میانه بسته شدن در دستی جلوی آن قرار می گیرد و مانع می شود آیناز نفس زنان وارد می شود و همانطور که دستش را بر قلبش
می گذارد می گوید: -سلام آلن سری برای دخترک تکان می دهد و در آینه آسانسور نگاهی به خود می اندازد کمی از موهایش نامرتب شده و آن را صاف می کند که صدای ضبط شده زنی اعلام رسیدن به طبقه مورد نظرش را میکند بیرون می رود و به آیناز نگاه می کند تا در را باز کند آیناز لبخندی میزند و چنان با عشوه حرکت میکند که کمرش به رقص در می آیند نمی داند یا خود را به نفهمی زده آلن دوست دختران زیادی داشته دیگر این صحنه ها او را خام
نمی کنند. با ورودش به داخل خانه آیناز را میبیند که هنوز یک دقیقه نگذشته با تاپ دو بنده ای در حال رفتن به سمت مبل است به سمت اتاق ایمان می رود. ایمان در این مدت تمام وقت سر کار می رفت و خیلی کم خانه می ماند -سلام ایمان. سری تکان می دهد و دوباره سرش را به سمت لبتاپش خم می کند آلن روی تخت می نشیند و به او نگاه می کند که کاملا محو تماشای لبتاب است -داری چیو نگاه میکنی؟ _ببین یه ماشین با پنج سر نشین تصادف کرده…
