پست های ویژه
دانلود رمان رولت روسی pdf از یاسمین منصوری برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
تارا دختری که با نقشه دوستانش در دوران دانشجویی به خاطر فیلم مستهجنی که از او پخش می شود، از دانشگاه اخراج می شود. ده سال بعد تارا قوی تر از قبل برمی گردد تا تقاص آینده تباه شده اش را بگیرد..
با اعصابی بهم ریخته دور و بر اتاق لوکس و مجلل هتل را می گردم. پیراهن سپید و مارک آرمانی مهراد را برمی دارم و تکانش می دهم. چیزی بیرون نمی افتد. اینجا هم نیست. برای بار دهم نگاهم را دور اتاق می گردانم و ناله ام بلند می شود: نمی تونم لباسمو پیدا کنم! روی تخت به صورت نیم خیز دراز کشیده و همانطور که دستش را زیر سرش گذاشته، حرکاتم را زیر نظر دارد: -کدوم لباس؟ حرصی به سمتش برمی گردم و می غرم:
-تی شرتم… نیشخندی میزند و شانه بالا می اندازد: -لازمش نداری. نفس کلافه ام را بیرون می فرستم:-چرا دارم… باید لباس بپوشم. دوباره چک می کنم. شلوار جین… مانتو…. برای اطمینان از اینکه میان آنها گیر نکرده باشد، تکانشان می دهم. نیست که نیست. لباس ها را روی تخت می اندازم و دوباره نفس کلافه ای می کشم. -نه عزیزم. احتیاجی بهشون نداری… همینجا بمون! لبخندی شیطانی روی لب هایش می نشاند: بیا برای همیشه اینجا
بمونیم. برای همیشه یا تا وقتی از من هم خسته شدی آقای ماهر؟! حرفی در جوابش نمی زنم. امروز مرخصی ام تمام می شود و حتی اگر تمام نمیشد هم نمی ماندم. حق ندارد به این زودی از من سیر شود. باید دنبالم بیاید. می دانم که می آید. نگاهم از عضله های شکمش تا خط وی شکلی که روی شلوار گرم کنش گم شده، سر می خورد: نمی تونم. میدونی که باید برگردم. پنج شنبه شب را تا طلوع آفتاب با او وقت گذراندیم. چون جمعه و شنبه و یکشنبه تعطیل بود…
