دانلود رمان سایه مار pdf از ریک ریوردن برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
این جلد هم به دنبال دو جلد قبلی ادامه ای بر ماجراجویی های کارتر و سادی کین و تلاش اونها در راه احیای راه خدایان قدیمی مصر و جادوی مصری هست. توی این جلد آپوفیس که در آخر جلد دوم توسط دژاردن تبعید شده بود دوباره بر می خیزه و این کتاب نبرد نهایی بین آپوفیس و خدایان و کین ها رو توصیف می کنه.
از اینکه فهمیدید اوضاع از آنجا بد پیش رفت غافلگیر شدید؟ من اینطور فکر نمیکنم. اولین تلفات ما پنگوئن های فلیکس بودند. کریوسفینکس ها به سمت آن پرندگان بیچاره آتش فرستادند و آن ها به گودال کوچکی از آب تبدیل شدند. فلیکس فریاد زد:“نه!“ اتاق با شدت بیشتری لرزید. خوفو جیغ زد و روی سرِ کارتر پرید و باعث شد او به زمین بیافتد. در شرایط دیگر این کار ممکن بود خنده دار باشد، اما فهمیدم که خوفو جان برادرم را نجات داد.
وقتی کارتر ایستاده بود، کاشی های کف اتاق شکستند، انگار با یک مَتّه ی نامرئی آنها را سوراخ می کردند. منقطه ی اختلال در اتاق می خزید، هرچه را سر راهش بود خراب می کرد و اشیا را می بلعید. بله… خزیدن واژه ی درستی است. شکاف درست مانند یک مار به سمت کتاب غلبه بر آپوفیس پیش می رفت. فریاد زدم: “طومار!” به نظر نمیرسید کسی شنیده باشد. کارتر هنوز روی زمین بود و سعی می کرد خوفو را از روی سرش پایین بیاورد.
فلیکس با شگفتی کنار گودال های آب بازمانده از پنگوئن هایش زانو زده بود، درحالی که والت و آلیسا سعی می کردند او را از کریوسفینکس های آتشین دور کنند. چوب جادویم را از کمربندم بیرون آوردم و اولین کلمه ی قدرتی را که به ذهنم رسید فریاد زدم:“دِرواه!“ هیروگلیف طلایی ــ فرمان مرز ـ در هوا درخشیدند. سپس دیواری از نور بین محفظه ی نمایش و خط تخریب پیشرونده پدیدار شد. من اغلب از این طلسم برای جدا کردن…