پست های ویژه
دانلود رمان معامله با شیطان pdf از Aleath_Romig برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
من اورت رت رامسس هستم. شهر نیواورلئان، قلمروی منه. بعد از کاری که انجام دادم، بعضی ها میگن من سه شیطانم. من میگم من مردی هستم که میدونه چی میخواد و هیچ چیز منو از رسیدن به خواسته هام باز نمیداره. من نیواورلئان رو گرفتم و حالا اما اوبراین رو میخوام. به عنوان دختر رقیب و دشمن قسم خورده پدرم،سرنوشت اون اینه که همسر من بشه. اما حالا تو دنیای منه. وقتشه که اونو با شیطان معامله کنم.
با شنیدن حرف های رت ضربا قلبم بالا رفت. چطور کسی می تونست این حرف رو بزنه؟ چطور کسی می تونست همچین حرف دور از واقعیتی رو به زبان بیاره. لیوان نوشیدنی رو گذاشتم روی میز و دست هام رو به لبه میز گرفتم تا صندلیم رو عقب بدم. «رت. این… » همون موقع در باز شد و رت درحالی که جدی و متعجب داشت من رو نگاه می کرد به سمت در برگشت.
چند خدمتکار باغذاهایی که در دست داشتند اونجا ایستاده بودند، یکیشون گفت «آقای رمسس. غذای شما آماده است. امیدوارم شما و همراهتون از غذا لذت ببرید.» رمسس؟ رت… اورت رمسس. این ها با هم مرتبط بودند. اما من هنوز نمی تونستم حرف بزنم . من باید حرف می زدم. اما این رت بود که داشت حرف میزد. «ممنون الیجاه… میدونم که مثل همیشه عالیه.» خدمتکار به سمت من آمد
و برام دوباره نوشیدنی ریخت و بعد غذاهای اصیل نیوارولئان رو روی میز چید و از من خواست اگر غذای دیگه ای خواستم حتما بهشون اطلاع بدم. نفس کشیدم و از الیجاه به رت نگاه کردم. می خواستم حرف بزنم اما چیزی نگفتم و فقط تشکر کردم. وقتی که دوباره تنها شدیم منتظر این بودم که از اونجا فرار کنم. اما بوی خوب غذاها معده ام تحریک کرده بود. « اما بخور. خودت گفتی که خیلی گرسنته.»
