دانلود رمان کثیف باهم (جلد سوم) pdf از مگان مارچ برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
همسر من. وقتی این کلمات رو میگم دوست دارم. اون مال منه. اگه فکر میکنه نمیرم پیداش کنم و برش گردونم به جایی که تعلق داره، باید با یه واقعیت رو در رو بشه. چون به طور کثیفی میجنگم تا به پایان خوشی که لایقشه برسونم…
“هالی” سرم گیچ میره و نور چراغ های روشن چشمامو اذیت میکنه. گرچه، چشمام هنوز بسته ان. صدایی تولید میکنم که مثل یه ناله است، ولی از صدای حیوانات خیلی هم دور نیست. سرمو به یه طرف میچرخونم و یه لیوان اب و قرص میبینم. زمزمه میکنم: «ممنونم لوگان.» تقریبا دارم از روی تخت میوفتم که یه صدای عمیق و محکم میگه: «لوگان نبود.» با وجود سرگیجه از تخت بلند میشم و میگم: «کریتون؟»
اون روی صندلی کوچکی نشسته که متعلق به غرور منه. مسخره است، چونکه به قدر کافی بزرگ هسته که اونو بشکنه. کریتون اینجا چه غلطی میکنه؟ سرم میچرخه و دنبال جواب می گردم، نمیتونم یه نفس بیرون بدم. گیچی من مشخصه چون کریتون ابروشو بالا میندازه. «دیشب رو یادت نمیاد؟» دیشب؟ حافظه ام هم باید از دست رفته باشه. سرمو تکون میدم و اثار درد از تخم چشمام میزنه بیرون.
وای هالی اروم باش. یه بار دیگه به کریتون نگاه میکنم و حالت تاریک صورتش یه درد تو سرم ایجاد میکنه. نگاهیه که قبلا هم دیدم. کریتون ناراحته. دلیلش زود مشخص میشه. «حقیقتش هالی اینکه توقع داشتی یه مرد دیگه تو اتاق خوابت باشه منو ناراحت میکنه.» تو دلم خالی میشه و سر گیجه ام شروع میشه. مواجهه… چیزی که براش اماده نیستم. از روی تخت بلند میشم و میرم تو دستشوئی کوچولوم…