پست های ویژه
دانلود رمان گرایلی pdf از سرو روحی برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
دلان گرایلی خان زاده ی شریفی که پیش از مراسم عقد، در عکاسی فرمالیته دچار مشکلات عجیبی می شود، دلان که دل در گروی عشق پاشا دارد ناگهان با واقعیتی رو به رو می شود که ناچار است بین جان برادر و عشق را یکی را انتخاب کند و در این میان…
محتویات کیفم را چک می کنم، راننده ی تاکسی مرد پرحرفی است، نصف حرف هایش را نمی فهمم، نه اینکه فهمم دچار مشکل باشد، گوش نمیکنم. اصلا نمی دانم درمورد چه چیزی حرف میزند من را نزدیکی ساحل تا جایی که آسفالت خور است، پیاده می کند، حساب می کنم پیاده می شوم و خودم را در فضایی نا آشنا، میبینم. برای لحظه ای فکر می کنم اصلا اینجا چه کار می کنم؟ چرا مرخصی گرفتم؟ پرواز بازگشت به تهران را از دست داده ام.
در جزیره ی کیش مانده ام! شیفتم را با ترنم، عوض کرده ام و مانده ام در ساحل! ساحل… جنوب را دوست دارم اما صدای یک مرد من را مخاطب قرار می دهد. دنبال آشنایی می گردم. ولی هیچ خبری نیست. به سمت صدا می چرخم، مرد به دم پایی ها و کفش های لاستیکی سوراخ دارش اشاره می کند و می گوید: برای پیاده روی تو شن این ها خوبن! گیوه هات خراب میشن دخترم! لهجه ی جنوبی دارد و من به گیوه های سفیدم خیره می شوم.
راست می گوید. تار و پود گیوه هایم قطعا با شن های دریا میانه ندارند، یک کتانی سوراخ دار طوسی رنگ با بند های سفید می گیرم، بوی پلاستیکش هشدار می دهد که دشمن طبیعت است و من… امروزی اینجا هستم دشمن همه ی کائنات به حساب می آیم! پس طبیعت هم جزئی از کائنات است و چه سودی برایم خواهد داشت؟ دل بسوزانم به حال دریا؟ ماسه ها؟ اقیانوس؟ آسمان… زمین… همه چیز بروند به درک! به سمت اسکله ی چوبی می روم…
