پست های ویژه
دانلود رمان به تیرگی شب به زلالی دریا pdf از شیدا سیلاوی برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
افسون، مادر جوان و رنج کشیده ایست که پسری 11 ساله دارد. او به دلیل طرد شدن از خانواده و معشوقه اش که او را خائن خواند، سال ها تنها زندگی می کند. افسون برای رهایی از مشکلاتش به عقد موقت معلم پسرش که مردی 45 است در می اید. اما همسرش خواسته های نابجا دارد…
زنگ خانه که به صدا و درمی آید همه به هیاهو می افتند. آرتان با خوشحالی می گوید: _اومدن… و پارمیس با اسپند در دست دم در می ایستد. پردیس در را باز می کند و همه با هیجان برادرشان را نگاه می کنند. آیهان وارد خانه می شود و اول از همه پردیس در آغوشش میپرد: _سلام داداشی… آیهان خواهر کوچکش را که حالا خانمی شده است نگاه می کند و لبش کش می آید: _سلام عزیز دلم چه بزرگ شدی. پارمیس اسپند را بالای سرش می چرخاند و
سپس در آغوشش می گیرد: _خوش اومدی عزیزم. بوسه ای روی صورت خواهر و دوست بچگی اش می نشاند: _مرسی عزیزم. با آرتان مردانه دست می دهد و سپس در آغوشش می کشد: _تو هم حسابی مرد شدیا. آرتان خوشحال می شود و صدا کلفت می کند: _چاکرم. نور با هیجانی وصف نشدنی بخاطر حضور پسرش بعد از سال ها در خانه، رو به بچه هایش می گوید: خیلی خب بسه دیگه بذارید پسرم بره یه دوشی بگیره یه نفسی تازه کنه که حسابی دلتنگشیم.
آیهان نگاهی به مادر و پدرش که در فرودگاه دنبالش آمده اند می اندازد و می گوید: _چشم . میرم دوش میگیرم می آم. خودمم حسابی دلتنگتونم. کمد لباسش را میبندد و باز هم دور تا دور اتاقش را نگاه می کند. لبخندی میزند… چقدر خاطرات خوب و بد در این اتاق دارد. چقدر اتاق، بوی آن روزها را می دهد… روزهایی که هنوز افسون را داشت. روی تخت دراز می کشد و پلک میبندد. چشم های مشکی وحشی اش را تصور می کند… آن چشم های افسونگری که…
