رمان سرا
دانلود رمان جدید رمان عاشقانه
رمان سرا
پست های ویژه
دانلود pdf رمان اسارت شیرین (جلد اول) مترجم مهدیس

دانلود رمان اسارت شیرین (جلد اول) pdf مترجم مهدیس برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی

من سامانتا هکر FBI هستم. وقتی پشت صفحه کامپیوتر می‌شینم، با همه فاصله‌ای امن دارم. دختری منزوی، قدرتمند و تا به حال هیچ مردی من رو تو زندگیش نداشته… اما داستان از جایی شروع شد که..‌. اسیر دست‌های پروردگار مواد مخدر کلمبیا، آندرس مورنو شدم. اون زخمی و ترسناکه. و برادر بی‌رحمش کریستیان دستور داد که منو بکشن. سعی کردم برای حفظ خودم بجنگم ولی نتونستم از دستشون فرار کنم. اون میخواد که اون رو بپذیرم، ولی مغزم نمی‌تونه به بازی گرفتن استادانه‌اش جواب نده. وسواس بیمارگونه‌اش اشتباهه، اما شاید من هم، یه بیمار روانی باشم …

خلاصه رمان اسارت شیرین

اون دعوتم کرد: می‌تونی بهم نگاه کنی اینجا هیچ چیزی برای ترسیدن وجود نداره! صدای خنده ای جنون آمیز و دیوانه وار از گلوم بیرون اومد: درسته هیچ چیزی برای ترسیدن وجود نداره. فقط یک مرد عظیم الجثه با بدنی پر از زخم من رو به تختش زنجیر کرده! _زخم های من این قدر تو رو اذیت می‌ کنه؟ به نظرت من آدم ترسناکی ام؟ لب هام رو از ترس روی هم فشار دادم هر وقت ترس بهم غلبه می‌کرد خیلی چیزهایی که نباید بگم رو می گفتم پس بهتر بود که اصلا چیزی نگم

چشم‌هام رو به زمین سوق دادم چون تحمل نگاه وحشتناکش رو نداشتم. وقتی دید که جوابی ندارم دیگه صحبتی نکرد تا لباس بپوشه بینمون چند دقیقه سکوت شد که صدای تق تق کفشش سکوت اتاق رو بهم زد صدای در اومد که مطمئناً باید در خروجی باشه بالاخره نگاهم رو بهش دوختم که اون رو با کت و شلوار دیدم. نگاهم رو پایین تر بردم که با کفش های چرم مشکی براقش روبه رو شدم به پشت سرش دقت کردم که چشمم به اتاق نشیمن مجللی خورد و فهمیدم محل

زندگیش بیشتر از یک اتاق خوابه قبل از رسیدن به آزادی باید چند اتاق رو پشت سر بذارم؟ با از بین رفتن آندرس چه موانع دیگه ای سر راه من قرار می‌گیره؟ اما خب با قلاده ای که دور گلوی من به تخت بسته شده من به در اتاق هم نمی‌رسم برای آخرین بار نگاهی بهم انداخت و لبخندی از سر رضایت زد: دختر خوب. لحنش گرم بود اما با تمسخر می‌لنگید. نگاهی به خودم انداختم و فهمیدم که هنوز همون طور که من رو ول کرده هستم. دست هام روی زانوهامه و کمرم صاف طوری که …

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
من سامانتا هکر FBI هستم. وقتی پشت صفحه کامپیوتر می‌شینم، با همه فاصله‌ای امن دارم. دختری منزوی، قدرتمند و تا به حال هیچ مردی من رو تو زندگیش نداشته... اما داستان از جایی شروع شد که..‌. اسیر دست‌های پروردگار مواد مخدر کلمبیا، آندرس مورنو شدم. اون زخمی و ترسناکه. و برادر بی‌رحمش کریستیان دستور داد که منو بکشن. سعی کردم برای حفظ خودم بجنگم ولی نتونستم از دستشون فرار کنم. اون میخواد که اون رو بپذیرم، ولی مغزم نمی‌تونه به بازی گرفتن استادانه‌اش جواب نده. وسواس بیمارگونه‌اش اشتباهه، اما شاید من هم، یه بیمار روانی باشم ...  
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    اسارت شیرین
  • ژانر
    عاشقانه
  • نویسنده
    مهدیس
  • ملیت
    خارجی
  • ویراستار
    رمانسرا
  • صفحات
    276
خرید کتاب
26,000 تومان
دانلود بلافاصله بعد از پرداخت
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • admin
  • 3,228 بازدید
  • 26,000 تومان
  • برچسب ها:
مطالب مرتبط
موضوعات
ورود کاربران

کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان سرا " میباشد.