پست های ویژه
دانلود رمان فریبانه pdf از افسانه نیک پور برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
داستان درباره دختری به نام لی‌لی است که در یک آرایشگاه در محلی فقیرنشین کار می‌کند و رویای کار کردن در یکی از سالن‌های زیبایی شمال شهر را در سرش می‌پروراند… البته آرزوی دیگری هم دارد و آن این است که سر سفره ی عقد با پسر همسایه بنشیند؛ روزی شخصی به آرایشگاه می آید و پیشنهاد ویژه ای برای لی لی دارد…
کیسه خرید نه چندان بزرگش را به دست دیگر داد تا در خانه را راحت تر باز کند. در را که پشت سرش بست، با دستی که هنوز دسته کلید میان انگشتهایش بود، رژ لب گلبهی اش را پاک کرد. از خواهر هجده ساله اش بیشتر حساب می برد تا بدری! برادر کوچکش هم که هنوز بچه تر از آن بود که بخواهد غیرتی شود و یا به خودش اجازه دهد از سر و ریخت خواهر بزرگش عیب و ایراد بگیرد؛
گیریم ناتنی، برادر که بود، حتی اگر چشمش به دست خواهرش باشد و خوب بداند بی او همه اشان آواره خیابان ها می شوند. با این حال بدآموزی نداشتن برای خواهر بهانه بود، به بهمن فکر می کرد! نگاه تندی به شیشه مشجر آپارتمان طبقه همکف انداخت و سریع پله ها را بالا رفت؛ تا جایی که می شد با نوک پا و بی صدا. طبقه اول را که رد کرد، نفسی به راحتی کشید که صاحبخانه
گیرش نینداخته و باز طلب سه ماه اجاره عقب افتاده را نمی کند. همین که این ماه پولی داشت تا سه ماه نشود چهار ماه، جای شکر داشت و خوشحالی! طبقه دوم را که رد کرد از ذهنش گذشت؛ «فردا صبح اول وقت اجاره این ماه رو می ریزم به حسابش، اگه رویا بازم بذاره ابرو و صورت کار کنم میتونم ریزریز بدهیمو بذارم کنار و بعدش یه نفس راحتی بکشم.» خودش بهتر از هر کسی می دانست که…
