دانلود رمان دید و بازدید pdf از جلال آل احمد برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
داستان کوتاه دید و بازدید عید شرحی از دید و بازدید های یک جوان در عید نوروز دارد که ماجراهایی جالب برای او اتفاق می افتد… این کتاب همانند سایر کتاب های جلال آل احمد گویشی خودمانی و متنی ساده دارد که خواننده را تا آخر به دنبال خود می کشاند…
با رفیقم که به تنهایی خجالت میکشید به دیدن رئیس اداره شان آقای ـ ب ـ برود که در ضمن رئیس انجمن شمال غرب هم بود صبح روز سوم عید در منزل ایشان را می کوبیدیم. کلفت نازک صدایی از لای در، در جواب ما گفت که آقا تهران تشریف ندارند. راستی حافظه چقدر به انسان خیانت می کند؟ تازه یادم می آمدکه ایشان روز بیست و ششم اسفند در روزنامه ها آگهی داده بودند که:
تبریکات صمیمانه ام را در این نوروز ملی باستانی بخدمت تمام دوستانی که همه ساله سرافراز می فرمودند تقدیم داشته و در ضمن خبر مسافرت چندروزه خود را به نواحی جنوب اعلام می دارم. ازین جهت با هزار تأسف و پشیمانی از پذیرفتن ودرک حضور دوستان در ایام نوروز معذور، و امید است که… باقی جملات ادیبانه ایشان را در نظر نداشتم. ناچار من نیز اسم خودم را روی
کارت رفیقم، پهلوی نام چاپی او، نوشتم و به کلفت نازک صدا که پشت در ایستاده بود دادیم و تند رد شدیم. رفیقم هنوز صورتش تا بنا گوش سرخ بود برای اینکه خودش را از تک و تا نیندازد میگفت: که چه خوب! از وراجی های آقا هم به این زودی خلاص شدیم. چه خوب بود همه دید و بازدیدها همین طور ساده بود. ولی من درین فکر بودم که گویا همه سال از وقتی که این آقا اسم و رسمی پیدا کرده…