رمان سرا
دانلود رمان جدید رمان عاشقانه
رمان سرا
دانلود pdf رمان اجبار داغ از ناشناس

دانلود رمان اجبار داغ pdf از ناشناس برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی

دختری که بعد از دست دادن مادرش پدرش ازاون متنفر میشه و همه تو خانواده بهش زخم زبون میزنن، تااینکه پسرعموش که مدلینگه از ترکیه میاد و مجبورشون میکنن باهم ازدواج کنن اما پسر عمو از ایجاد این وصلت ناراضی بود و برای پیشیمون‌ کردن دختر اون رو اذیت میکنه و …

خلاصه رمان اجبار داغ

همگی سوار ماشین بابا شدیم و به طرف خونه عموحمید رفتیم معمولا بابا اینا هفته ای یه بار میرفتن اونجا ولی خب معمولا من میموندم خونه تادرسمو بخونم که البته منو نمیبردن که من نرم! بارسیدن به عمارت عموحمید همه از ماشین پیاده شدیم و نگهبان سوییچو از بابا گرفت تا ماشین و پارک کنه حیاط عمارت پر بود از ماشینای آخرین سیستم که این چیز عادی بود با وارد شدنمون زن عمو جلو اومد و نمایشی با ماندانا روبوسی کردن البته همه

میدونستن که این دوتا زن تشنه خون همن یعنی تنفر شدید نسبت به هم داشتن خدمه مارو راهنمایی کرد یه گوشه تا لباسامونو در بیاریم وارد اتاقی شدیم و اول ازهمه ماندانا و مریم درحال رقابت بودن. جلوی اینه اتاق که کی بهتر شده باخنده نگاهی بهشون انداختم. -مینا بیا بندمو ببند. آروم به طرفش رفتمو بندشو درست کردم. بعد از اتمام کارمون سه تایی از اتاق در اومدیم بیرون. مهمونی بزرگی بود و پر از آدم بود مریم از همون اول با پسر عمو

حمید نیما افتادن وسط جمعیت رقصنده ها رقصیدنو ماندانا هم تو جمع اون زنای فیس و افاده ای داشت چس میومد اینور اونورو دنبال بابا گشتم. هرچنددل خوشی ازم نداشت ولی وقتی نبود احساس تنهایی شدید می کردم بادیدنش که کنار چنتا مرد بود و داشتن صحبت می کردن تو دلم قربون صدقش رفتم که بااین سنش هنوز مثل پسرا ۳۵ ساله بود. بادیدن ماندانا که با عجله سمتم میاد از جام بلند شدم با عصبانیت گفت…

  • اشتراک گذاری
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    اجبار داغ
  • ژانر
    عاشقانه
  • نویسنده
    ناشناس
  • ملیت
    ایرانی
  • ویراستار
    رمانسرا
  • صفحات
    1161
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • admin
  • 11,060 بازدید
  • برچسب ها:
مطالب مرتبط
موضوعات
ورود کاربران

کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان سرا " میباشد.