دانلود رمان هستی من pdf از کریستین هیگینز برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
هارپر یه وکیله که میخواد با دوست پسرش ازدواج کنه و یه زندگی راحت داشته باشه. تا اینکه میشنوه خواهر ناتنی اش، قراره با برادر شوهر سابقش ازدواج کنه. و این یعنی اینکه بعد از مدت ها قراره شوهر سابقش رو ببینه. مردی که از همون نگاه اول عاشق هارپر میشه و هنوزم دوسش داره. ولی این اشتباهاته گذشتشونه که نمیذاره اینا راحت به هم برسن…
اعتراف می کنم که یه کم گیج شده بودم. من هیچ وقت از اون چیز زیادی نخواسته بودم و اون رو همون طور که بود قبولش کرده بودم _ یه مرد خوب. درسته که هنوز هم کمی بچه بود ، اما عیب نداشت. و با اینکه همچین ادمی نبودم که چیزی رو اعلام کنم، میگم که دوسش داشتم. کی نداشت؟ اون هم مثل من بزرگ شده ی جزیره بود. و هر جا که می رفتیم ، دوستامون دورش جمع می شدن، چه اون مردی که
تو جاده کار می کرد یا اون توریست هایی که گهگاه به آتش نشانی می رفتن.مسلما اون، آه، عاقل ترین مرد کره ی زمین نبود، اما خوش قلب و همینطور شجاع بود. در حقیقت، اون چند سال پیش، در دومین هفته ای که کارش رو شروع کرده بود، 3 تا بچه رو از آتش سوزی یه خونه نجات داده بود و برای محلی ها اون مثل یه قهرمان بود. و حالا که بحث بچه ها شد، دنیس خیلی با بچه ها خوب بود. عادی، به طوری که
منی که خودم دلم بچه می خواست، هرگز نمی تونستم مثل اون باشم. اما دنیس _ اون با 7 تا خواهرزاده ها و برادرزاده هاش، رو زمین غلط می خورد و باهاشون بازی می کرد. و دنیس از من خوشش می اومد، و این مهمترین مسئله بود. صادقانه بگم، نمیتونم بگم چند تا مرد بودن که وقتی شغلم رو بهشون می گفتم، قیافشون تو هم می رفت. زن ها هم همینطور، قیافشون جوری می شد که انگار من یه روباه مکارم…