پست های ویژه
دانلود رمان سوارکار کثیف pdf از ماهرو برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
آوید اندرسون پسر دورگه ایرانی_امریکایی که به طور اتفاقی با اِماکِری روبه رو میشه و اونو از دست یک دزد عوضی نجات میده… آوید شبیه هیچ مردی نبوده که اِما تا به امروز شناخته. با اوج گرفتن خطر، آوید بیشتر و بیشتر تو خونه اِما رفت و آمد میکنه. تااینکه یک شب اتفاق غیرقابل جبرانی برای اِما میوفته…. شکستن قانون، بهای زیادی دارد؛ آوید مجبور به مبارزه ایی کثیف می شود تا عشق را بدست آورد…
این ایده خوبی نیست. حرفی بود که من وقتی می خواستم از موتور پیاده بشم به خودم گفتم. خب پس چرا داشتم اینکارو انجام می دادم؟ بهتر بود که اینکارو بخاطر زیبایی زیاده این دختر بلوند انجام نداده باشم. خب مطمئنن نه چون اون علاوه بر زیبایی خیلی پرحرف و شوخ طبع هم بوده. همه اینا اونو یاده کسی می نداخت که در گذشته بهش وصل شده بود. مهم نیست که چی گفته، اون اولین کسی بود که منو قهرمان خودش خطاب کرده بود.
کسی که نمیخواستم یادش بیوفتم. بنابراین ، بله ، بهتر که بخاطر هیچ یک از این موارد نباشه. وقتی داشتم از پله های خونش بالا میرفتم این حس رو داشتم که انگار دارم از چوبه دار بالا میرم. درحالی که منو به اتاق نشیمن میفرستاد گفت: ” اگه تخمین زمانیشون درست باشه فقط نیم اینجا. ” خونش مکانی بود پر از جوراب های کادو سانتا و درخت بزرگ کریسمس. یا عیسی مسیح… به اطراف خونه نگاه انداختم. خب بزارید مثل خاله زنکا
براتون توصیفش کنم.. سانتاهای بزرگ، کوچک، شیشه ای، چوبی… سانتاها در هر سطح ظاهر شده بودند. درخت بزرگی جلوی پنجره های جلوی خانه را مسدود کرد، شاخه های آن مملو از نور های رنگی و تزئینات بود. اما حتی اگر کریسمس سرتاسر اتاق نشیمن او را پر نکرده باشد هم، این مکان زنانه به نظر می رسید با مبلمان سفید پرشده، بالش های آبی کودک، و لامپ های پر زرق و برق و پرده های گل گلی. از پشت سرم گفت-” برو جلو و نظرت رو بگو!”
