پست های ویژه
دانلود رمان پیله ات را بگشا (جلد دوم) pdf از moon_shine و parmisa_65 برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
درجلد اول خواندیم که لی لی فر خون بس قتل سپدنیار عروس سهراب میشه… مردی که لی لی فر عاشقش بوده اما… با تمام فراز و نشیب ها حالا در جلد دوم در ادامه می خوانیم که زندگی لی لی فر و سهراب دچار تغییرات بزرگی میشه…
“لى لى فر” مامان بجنب دیگه من کادوم رو میخوام… صبر کن پسرم الآن… رفتم تو اشپزخونه. پادنا دنبالم اومد. لی لی فر… سهراب اینجا چی کار میکنه..؟ یه نگاه عاقل اندر سفیه بهش انداختم… به نظرت چی کار میکنه. اومده تولد پسرش… این هم پرسیدن داره؟ تو که گفتی رفته. اره الان هم میگم رفته ولی نمیشه که برای تولد پسرش نیاد. -هنوز هم روابطتتون همون جوریه… سری با تائید تکون دادم -اره بدتر شدیم که بهتر نشدیم
نمیتونم باهاش کنار بیام پادنا بد تا کرد با من… بد کاری کرد… من بهترین ها رو براش ساختم همه کاری براش کردم… با همه چیزش کنار اومدم ولی آخر سر یه هوو مثل صنم نصیبم شد -انگار هر دو تامون عادت کردیم. انگار اون هم این مدل زندگی رو دوست داره… الان سه ماهه که رفته و یه نوک پا نیومده حتی پسرش رو ببینه… -حالا چی کار می خواید بکنید…؟ در یخچال رو باز کردم و کیک تولد رو کشیدم بیرون… هیچی… تولد تموم میشه آقا
تشریفشو میبره… مطمئنی که میره…؟ شمع سه رو رو کیک میذارم… – معلومه که میره اگه میخواست بره، همون اوایل نمی رفت نه حالا که هممون به این تنهایی عادت کردیم. -شمع رو روشن میکنم و به سالن میرم نوبت به فوت کردن شمع ها میرسه.. (تولد تولد تولدت مبارک -مبارک مبارک تولدت مبارک) سپند کیک رو درجا فوت میکنه و دوباره یاد کادوی تولدش میوفته… پادنا می کشدش کنار…. صبر کن خاله چون بذار به چند تا عکس خوشگل…
