پست های ویژه
دانلود رمان عشق منع شده pdf از فاطمه باقریان برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
دختری که عاشق یه ترنس میشه و بعد از عمل قول ازدواج به اون میده ولی بعد از مدتی دیگه خبری ازش نمیشه و اون دختره به اصرار خانواده با یکی از بهترین خواستگاراش ازدواج میکنه ولی بعد از مدتی عشق قبلیش پیدا میشه و …پایان خوش.
مامان – افسون ، افسون جان. کش و قوسی به بدنم دادمو گفتم: هوم. مامان – بلندشو بابات اومده سراغتو میگیره. -خیلی خوب. نگاهی به پری کردم خواب خواب بود، از جام بلند شدم سمت سرویس رفتم. دست و صورتمو آب زدم موهامو شونه زدم، از اتاق بیرون رفتم وارد سالن شدم بابا و آریا کنار هم روبه روی تی وی نشسته بودن. سلام بابایی. پدر- سالم بابا جون بیا اینجا ببینمت.
سمتش رفتم. دستامو دور شونش حلقه کردمو گفتم: خسته نباشی
آریا -خیلی خوب، دلمونو زدی. -واسه چی. آریا – از بس شیرینی. -بابا نگاش کن. پدر -آریا دخترمو اذیت نکن. پشت چشمی برا آریا نازک کردمو سمت آشپزخونه رفتم. -مامی شام چی داریم. مامان -غذای که پریا دوست داره. -اووووم فهمیدم، قرمه سبزی. من برم بیدارش کنم. بچم از بس استرس داره خواب به چشماش نمیره.
مامان با صدای بلند خندید و گفت: از دست تو افسون. لبخندی زدمو سمت اتاقم رفتم. پر پری پریا خانم. ای خوشگلتر از پریا تنها تو کوچه نریا بچه های محل دزدن. پریا بالشت کنارشو سمتم پرت کردو گفت: خفشو. با خنده رو تخت نشستمو گفتم: خوب بلند شو دیگه، خونت خشک شده از بس استرس داری یهو مثل جنیانشست و گفت: وای ساعت چنده؟؟ -۱۰. پریا – پس هنوز وقت هست…
