رمان سرا
دانلود رمان جدید رمان عاشقانه
رمان سرا
دانلود pdf رمان میان لاشه ایستگاه متروکه رهایش

دانلود رمان میان لاشه ایستگاه متروکه pdf از رهایش برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی

نگاه از چهره ی سیه چرده ی مرد گرفت و تنه بالا کشید و ایستاد. – الله دار قرار بود خودش بیاد. -خودش یه خورده ناخوش احوال بود مهندس. کاری اگه هست، به من بگین. – کاری نیس. کاری که تو بخوای بکنی نیس. بهش بگو بهتر که شد یه سر بیاد اینجا…

خلاصه رمان میان لاشه ایستگاه متروکه

الله یار دستی تکان داد، چیزی هم زمزمه کرد که به گوش مرد جوان نرسید. پا به اتاق گذاشت و در را به رویِ سرمایِ سوزناک زمستانِ کوهستان بست. هر چند اتاق هم چندان گرم نبود. دست به شال گردن ضخیمش برد و حین باز کردنش نگاه به بخاریِ هیزمیِ کنج اتاق انداخت. کاش پیش از آن که الله یار برود، از او می خواست آتش بخاری را مهیا کند.

شال گردن را روی تخت انداخت و پای بخاری زانو زد و دریچه ی کوچکش را باز کرد. آتش خاموش شده بود و محفظه ی بخاری پر بود از خاکستر. فکر کرد شاید بهتر بود به حرف آقا بابا گوش می کرد و پیش از آمدن سرما برای خود یک بخاری برقی می خرید. نفس عمیقی کشید و از اتاق بیرون رفت. تا چشم کار می کرد همه جا را برف سنگینِ سفیدی پوشانده بود.

چشم هایش را باریک کرد و خیره ی پیش رویش شد. فصلی غیر از زمستان اگر بود، از آن بالا انتهایِ دره ی کم عمقِ و جاده ی منتهی به روستا به خوبی دیده می شد. زمستان اما چیزی جز سفیدی برف به چشم نمی خورد. نگاه از دره گرفت و دسته ی هیزم هایی که الله یار آورده بود از انتهای ایوان برداشت. بعد از روشن کردن بخاری و در فاصله ای که اتاق گرم می شد…

  • اشتراک گذاری
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    میان لاشه ایستگاه متروکه
  • ژانر
    عاشقانه
  • نویسنده
    رهایش
  • ملیت
    ایرانی
  • ویراستار
    رمانسرا
  • صفحات
    1668
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • admin
  • 1,269 بازدید
  • برچسب ها:
مطالب مرتبط
موضوعات
ورود کاربران

کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان سرا " میباشد.