رمان سرا
دانلود رمان جدید رمان عاشقانه
رمان سرا
پست های ویژه
دانلود pdf رمان او شاهد بود نازیلا_ع

دانلود رمان او شاهد بود pdf از نازیلا_ع برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی

جاوید مرد قدرتمندیه که به هرچی خواسته رسیده و این بار می خواد دل زنش، طلعت رو به دست بیاره؛ زنی که مجبور به ازدواج با جاوید شده… و طلعت دختر مذهبی که بخاطر بدهی باباش مجبور به ازدواج با جاوید عیاش و بی همه چیز شده…

خلاصه رمان او شاهد بود

آب دهنم رو با صدا قورت دادم و جاوید با نگاه دقیقی به صورتم پرسید: اینجا چیکار میکی طلعت؟! در مقابل نگاه مشتاقش طاقت نیاوردم و سرم روپایین انداختم. دوباره چادرم رو جلوتر کشیدم و برای گفتن چند کلمه جون کندم! -باید با هم حرف بزنیم! نگاه سؤالیش رو احساس کردم. بدون هیچ فکری به آخر و عاقبت کارم و به عصبانیت آقاجان گفتم: من… من شرطتون رو قبول میکنم!

بدون نگاه کردن بهش هم می تونستم برق زدن چشم هاش رو احساس کنم! یعنی… چند قدم ازش فاصله گرفتم و گفتم: باهاتون ازدواج می کنم! با سکوتش با ترس سرم رو بالا بردم. چشم هاش می خندید و این خودش ترس که نداشت، خود ترس بود! اما ترس داشت خوشحالی مردی که سابقه ی درخشانی در رفتار با زن ها داشت و حالا من، طلعت، دختر حاج سالار روبه روش ایستاده بودم!

ترس داشت اگه باد به گوش آقاجانم می رسوند که تک دخترش پا به این محیط مردونه گذاشته، اون هم نه پیش یه مرد معمولی! صدای خوشحال و درعین حال جدیش به گوشم رسید. -مطمئنی؟ آب از سرم گذشته بود، سرم رو تکون دادم. -فقط آقاجانم رو از زندون بیارید بیرون! دستش رو روی چشم هاش گذاشت. -به روی جفت چشم هام شما جون بخواه! از لحن ملایمش، دلم کمی قرص شد…

  • اشتراک گذاری
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    او شاهد بود
  • ژانر
    عاشقانه، مذهبی
  • نویسنده
    نازیلا_ع
  • ملیت
    ایرانی
  • ویراستار
    رمانسرا
  • صفحات
    1630
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • admin
  • 4,953 بازدید
  • برچسب ها:
مطالب مرتبط
موضوعات
ورود کاربران

کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان سرا " میباشد.