دانلود رمان جنگل اسرار آمیز (جلد اول) pdf از محیا_م برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
آگرین، گرگینهای قوی و آلفا، سال ها درانتظار جفتش زندگی کرده… جفتی که برای حفاظت ازش مجبورشده به مدت ۲۰سال ازخودش جداش کنه و از دور شاهد رشد کردن و بزرگ شدنش باشه. امابعداز بیست سال یک اتفاق به ظاهرساده باعث رویارویی دوبارهی اونها میشه!! دیداری پر از شور عشق و خواستن…. و پر از ماجراجویی برای دو تا عاشق ابدی ما…
وقتی اکار به تاخت درون جنگل می رفت تنها کاری که از دستم برمیومد محکم نگه داشتن خودم روی اسب بود نمیدونم چه مدت به رفتن درون جنگل ادامه دادیم تااینکه وقتی اروم ترشدم و تونستم خونسردی خودمو تا حدودی به دست بیارم افسار اسبو کشیدم. وقتی که اکار متوقف شد با سردرگمی به اطرافم نگاه کردم… ضربان قلبمو توی دهنمم حس می کردم اینقدر که محکم می زد…
اطراف برام کاملا ناآشنابود و حتی یادم نمیومد که از کدوم طرف به اینجا اومدیم اون لحظه دقیقا برام مجسم بود که توی جنگل گم شدم و همینطور هم توی ذهنم مدام تصاویری از تیکه تیکه شدن توسط حیووانات درنده رد میشد… دور تا دورمون به وسیله ی درخت های انبوده و پرشاخ و برگ احاطه شده بود… چند دقیقه همینطوری دور خودم چرخیدم.تا اینکه تصمیم گرفتم،
یه راهی رو برای رفتن انتخاب کنم ولی بدبختانه هر چی که جلوتر میرفتیم اطراف برام نا آشنا تر و پوشش گیاهی بیشتر تغییر می کرد. برای یک ثانیه یه حس خلا سرتاسر وجودمو پر کرد و احساس کردم همه چیز اطرافم تغییر کرد ولی بعد که دور تا دورمو نگاه کردم تغییر محسوسی ندیدم هر لحظه که می گشت بیشتر مضطرب میشدم و اکارهم این اضطراب رو حس می کرد…