پست های ویژه
دانلود رمان تمنا pdf از ا_اصغرزاده برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
دختری از جنس انتقام، دختری که بخاطر انتقام مادرش وارد یک باند قاچاق میشه، پسری که نفوذی وارد باند میشه و…
بابا پشت بهم تو سالن نشسته بود از صدای تق تق پاشنه ی کفشم متوجهم شد و برگشت سمتم… رفتم نشستم روبروش و گفتم خب آقای پدر الوعده وفا فک کنم دیگه وقتشه… بابا پوفی کشیدو گفت دخترم من هنوزم میگم تو نمیخواد تو این کار دخالت کنی ما خودمون نقشه رو عملی می کنیم. با عصبانیت بلند شدمو گفتم کی دیگه پدر؟ ۹سال پیش این اتفاق افتاده.
من الان۷ ساله منتظره این لحظم، حالا که وقتش شده شما جا می زنین، مطمئن باشین اگه نذارین تو عملیاتتون بشم خودم یه جوری وارد باندشون میشم… اینو گفتم و با حرص رفتم سمت باغ یکی از خدمتکارا اومد طرفمو گفت خانم تلفن با شما کار داره.. قدمامو تند کردمو گفتم بهش بگو بعدا زنگ بزنه… دستامو بغل کردم و شروع کردم قدم زدن.
یاد اتفاق ۹ سال پیش افتادم فقط ۱۱ سالم بود وقتی از مدرسه برگشتم مامانو غرق خون وسط پذیرایی دیدم از شوک نمیتونستم حرف بزنم با تفنگ پدر به خودش شلیک کرده بود دو ساله تمام تمام فکرو ذهنم این بود که چرا باید مامان خودکشی می کرد ولی دلیلی براش پیدا نمی کردم آهی از سر حسرت کشیدم هوای آذر ماه به شدت سرد بود…
