پست های ویژه
دانلود رمان حصاری به خاطر گذشته ام pdf از ن.مهرگان برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
زندگی که سال هاست دست های خوش بختی را در دست های زمستانی دخترکی نگذاشته است. دخترکی که سال هاست سر شار از غم،نا امیدی، تنهایی شده است .دخترکی با داغ بازیچه شدن. عاشقی شکست خورده. مردی از جنس عدالت، عاشق و عشق باخته. نامردی از جنس شیطانی، نامردی بی همتا و مردی غرق در خطا، در عین حال پاک تر از آب زلال. با ما همراه باشید تا رسیدن به مقصد آرامش زندگی آریسا موحد. دختری که بین گذشته و آینده اش به دست نا مردی در هم گره خورده اند. دخترک ناامیدمان، قسمت کدام سه مرد مهم زندگیش می شود؟
کتاب رو بستم و کنارم گذاشتم. پاهام رو توی شکمم جمع کردم و دستام رو دورشون حلقه کردم و به ماه توی آسمون که بیشتر از هر شبی مثل نگین توی آسمون شب می درخشید خیره شدم. امشب از اون شبائیه که قفس واسه ی دلم تنگ میشه و یاد گذشته های دورم می افتم. یاد روزی که گل زندگیم پر پر شد و گلبرگاش توی دست باد روزگار رقصید و رفت و شاخه بی گلبرگش مثل خاری تو دل خاطراتم شد.
روزی که باعث شد آرزوی لباس عروس توی خونه قلب یخ بستم از ریشه خشک بشه و به نابودی برسه. نفسم رو با آه از سینه ی سوختم بیرون فرستادم و دستم رو به سمت هدفون مشکیم که هم رنگ بختم بود کشیدم و از روی زمین، کنار کتابم برش داشتم. ترانه مورد علاقه ام رو پلی کردم و توی افکارم غرق شدم.
من آریسا موحد هستم. یه دختر به ظاهر 20 ساله ای که توی یه پوستین فرو رفته تا کسی نفهمه از درون چقدر ویرون شده اس. دانشگاه دولتی تهران زبان می خونم و به خاطر تصادف و به کما رفتنم نتونستم با همسن و سالام وارد دانشگاه بشم. یه خانواده 5 نفره دارم با یه زن داداش و دختر برادر عزیزتر از جونم که همشون اهواز زندگی می کنند و من توی تهران غریبم و آواره ی اتاق های خوابگاه دانشجویی هستم.
